بررسی ارتباط مثبت در کار و بهره وری دانش نیروی کار با نقش میانجی ساختار سازمانی (مطالعه موردی: شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت خوزستان)

هدف از تحقیق حاضر، بررسی ارتباط مثبت در کار و بهره وری دانش نیروی کار با نقش میانجی ساختار سازمانی (مطالعه موردی: شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت خوزستان) بود. تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری را 260 نفر از کارکنان شرکت تشکیل دادند و حجم نمونه مطابق جدول کرجسی- مورگان برابر با 150 نفر از کارکنان بود که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری بدست آمده است. پرسشنامه ها مورد استفاده در این پژوهش شامل: پرسشنامه ارتباط مثبت در کار بارتون (1990)، پرسشنامه بهره وری دانش نیروی کار هرسی و گلداسمیت (1980)، و پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز (1993)، است. در این تحقیق به دو روش توصیفی و استنباطی به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد؛ در سطح توصیفی محاسبه شاخص های آماری شامل: میانگین، میانه، انحراف استاندارد، واریانس؛ و در بخش آمار استنباطی قبل از بررسی فرضیه ها با استفاده از آزمون کلوموگروف- اسمیرنوف به بررسی نرمال بودن توزیع داده های تحقیق؛ و سپس به بررسی روابط بین متغیرها تحقیق با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و به طور اخص تکنیک تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار amos پرداخته شد. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که بین ارتباط مثبت در کار و بهره وری دانش نیروی کار با نقش میانجی ساختار سازمانی (مطالعه موردی: شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت خوزستان) رابطه معناداری وجود دارد.

Investigating the Positive Relationship between Workforce and Labor Productivity Knowledge with the Mediating Role of Organizational Structure (Case Study: Khuzestan Petroleum and Telecommunication Company)

This study aimed to investigate the positive relationship between work and productivity of work knowledge: the mediating role of organizational structure (Case study: Khuzestan Oil Pipelines and Telecommunications Company). The study is descriptive and correlational. The statistical population consisted of 260 employees of the company and the sample size according to the Krejcie-Morgan table was equal to 150 employees, which obtained by multi-stage cluster random method from the statistical population. The questionnaires included: Barton's Positive Relationship in Positive Work (1990), Hershey and Goldsmith's Workforce Knowledge Productivity Questionnaire (1980), and Robbins' Organizational Structure Questionnaire (1993). In this research, two descriptive and inferential methods were used to analyze the obtained data. At the descriptive level, the calculation of statistical indicators including: mean, median, standard deviation, variance; At the inferential statistical, before that hypothesis were analyzed using Kolmogorov-Smirnov test for investigating the normal distribution of research data ,then the relationship between research variables using structural equation modeling method and in particular ,path analysis technique using AMOS .Finally, the results showed that there is a significant relationship between positive work and productivity of workforce knowledge with the mediating role of organizational structure (Case study: Khuzestan Oil Pipelines and Telecommunications Company).