>
Fa   |   Ar   |   En
   کرونا، دولت بزرگ جدید و خانواده هسته ای نوین  
   
DOR 20.1001.2.9920198546.1399.1.1.20.4
نویسنده غلامی شکارسرایی محمد رضا
منبع خانواده و زنان در دوران كرونا - 1399 - دوره : 1 - نخستین همایش ملی خانواده و زنان در دوران کرونا - کد همایش: 99201-98546 - صفحه:1 -11
چکیده    با پایان یافتن عمر دولتهای فئودالی و شکل گیری دولتهای مدرن و تثبیت مفهومی به نام دولت ملی در پی معاهده وستفالی، دو گانه مفهومی جدیدی به نام دولت-جامعه خلق گردید. توازنها، تعادلها، بی ثباتی ها و عدم توازن این دو مفهوم سبب شکل گیری گفتمانهای مختلفی در حوزه جامعه شناسی سیاسی شد. تبارشناسی تاریخی تعامل دولت و جامعه نشان می دهد که می توان حداقل از 4 گفتمان در حوزه جامعه شناسی سیاسی نام برد: گفتمان جامعه فعال و دولت منفعل، گفتمان جامعه فعال و دولت فعال،گفتمان جامعه منفعل و دولت فعال وگفتمان جامعه فعال و دولت منفعل. تحولات رخ داده از پایان قرون وسطی تا انقلاب فرانسه، زمینه پیدایش گفتمان جامعه فعال و دولت منفعل را فراهم ساختند. در نتیجه این تحولات تصور جدایی جامعه و دولت شکل می گیرد. در این گفتمان ظهور جامعه به عنوان عرصه فعالیت و عمل در مقابل دولت، مسبوق به ظهور فرد به عنوان موجودی کارگزار و آگاه بوده است. این مساله به طور خاص در گفتمان لیبرالیسم دیده می شود. فعال بودن دولت در این گفتمان به معنی توانایی دولت در شکل دادن به جامعه مدنی است. دولتی که دارای این نوع قدرت باشد در حیات روزمره مردم رسوخ می کند، نیازهای مردم و شیوه برآوردن انها را تخمین می زند و تعیین می کند و در اقتصاد دخالت گسترده می کند. در این گفتمان نگرش مثبتی نسبت به دولت پدید آمد. گسترش فعالیتهای اقتصادی دولت، افزایش توان نظامی و احراز کارویژه های توسعه از جمله مهمترین عوامل افزایش قدرت دولت به شمار می روند. به عبارتی می توان گفت که گفتمان توسعه، تامین عدالت(مداخله اقتصادی) و ناسیونالیسم(گسترش وجوه نظامی) در تقویت دولت در مقابل جامعه مدنی دخیل بوده اند. در این گفتمان بر خلاف گفتمان اول، بر مسئولیت دولت در مقابل جامع تاکید می شود. لیبرالیسم و دموکراسی هر یک پشتوانه فکری گفتمان خاصی در جامعه شناسی سیاسی بوده اند. لیبرالیسم پشتوانه فکری گفتمان اول و اندیشه دموکراسی پشتوانه فکری گفتمان دوم جامعه شناسی سیاسی به شمار می روند. در الگوی لیبرالیسم دولت کوچک و محدود بود و مسئولیتی جز پاسداری از نظم و امنیت نداشت. در مقابل در الگوی دموکراسی دولت نسبت به تامین آزادی و رفاه فرد و جامعه مسئولیت پیدا می کند. گفتمان سوم یعنی گفتمان جامعه منفعل و دولت فعال ، از حیث معنا و مفهومی که برای فرد و جامعه نظر دارد، درست در نقطه مقابل گفتمان اول قرار می گیرد. به عبارت دیگر، اگر گفتمان اول بیانگر مواضع اصلی تجدد باشد، گفتمان سوم، ضد تجدد و حاوی گرایشهای عقلی، رمانتیک و محافظه کارانه ای است که پس از انقلاب فرانسه در اروپا پدیدار شدند و در مواضع اصلی تجدد در مورد آزادی، اختیار، آگاهی و فاعلیت انسان تردید کردند. در این گفتمان، قوانین کلی تاریخ در اشکال مختلف، جانشین آزادی، اختیار انسان می شوند و سرنوشت او را رقم می زنند. بر این اساس انسان همواره دستخوش ساختارهای کلی مانند سنت، تاریخ و غریزه و مانند آن است. اندیشه های ضد عقلی، رمانتیک و محافظه کارانه، زمینه فکری گفتمان سوم را تشکیل می دهد.در گفتمان سوم، زوال انسان کارگزار و فعال و ظهور انسان و جامعه توده ای با ظهور دولت فراگیر و توتالیتر همبسته است. در گفتمان چهارم، با درهم شکسته شدن داعیه های حقیقت کلی افق تازه ای بر روی انسان گشوده شد. وقتی که بار سنگین حقایق از دوش انسان برداشته شود، آنگاه امکان فردیت و خودمختاری به معنای واقعی پدید می آید. در این گفتمان واکنشی نسبت به هرگونه مطلق گرایی و توتالیتاریسم چه در حوزه معرفتی و چه در حوزه اخلاق و سیاسی صورت می گیرد. اگر در گفتمان اول انسان به عنوان موجوی آزاد و خودمختار، در گفتمان دوم، موجودی رفاه طلب و نیازمند و در گفتمان سوم موجودی ذره گونه و توده ای تلقی می شود، اینک در گفتمان چهارم در اواخر قرن بیستم، انسان دوباره به عنوان موجودی آزاد و خودمختار و خودسامان به شمار می آید. در گفتمان اول، انقلاب دموکراتیک رخ داد و دولتهای لیبرال بوجود آمدند، در گفتمان دوم، نظام های دولت رفاه و در گفتمان سوم، دولتهای توتالیتر تاسیس شدند و نهایتاً در گفتمان چهارم دولت کوچک نئولیبرالی ساختارمند گردید. هر چند که محدود بودن حوزه دخالت دولت نئولیبرالی مورد انتقاد بسیاری از متفکران پست مدرن قرار گرفت، اما در ادبیات جامعه شناسی سیاسی الگوی دولت کوچک نئولیبرال به عنوان غایت تعانل دولت و جامعه تلقی شد. میزان دخالت دولت در حوزه عمومی و خصوصی را می توان مهمترین معیار برای مشخص ساختن گفتمانهای مختلف تعامل دولت-جامعه در جامعه شناسی سیاسی در نظر گرفت؛ دولتهای کوچک لیبرال و نئولیبرال بر این اساس از نفوذ و اثر گذاری اندکی در حوزه عمومی و خصوصی زندگی افراد برخوردارند، در حالی که دولتهای بزرگ سنگرهای حوزه خصوصی و عمومی و جامعه مدنی را یکی پس از دیگری در می نوردند.پژوهش حاضر که از نوع نظری و بر پایه روش تحلیل اسنادی به انجام رسیده است نشان می دهد شیوع ویروس کرونا در اواخر سال گذشته و تکاپوی دولتهای حاکم در کشورهای مختلف جهان برای مهار و کنترل و جلوگیری از گسترش آن نشان داد که امروزه عرصه خصوصی زندگی افراد نظیر نحوه دست شستن، ماسک زدن، حفظ سلامت فردی و حتی تعاملات با آشنایان بیش از پیش مورد توجه همه دولتها قرار گرفته و از این حیث تفاوتی بین دولتهای کوچک لیبرال و دولتهای بزرگ وجود ندارد. علاوه بر این عرصه خانواده و حوزه خصوصی و استقلال آن که پیشتر معیاری بود که بر پایه آن می شد بین جوامع باز و بسته تمایز قائل شد امروز شدیداً فارغ از دولتهای حاکم کوچک و بزرگ در کشورهای مختلف عرصه تاخت و تاز و کنترل دولتها قرار گرفته است. در عصر جدید کرونا گفتمان جدیدی را در عرصه دخالت دولت ها در زندگی خصوصی خانواده گشوده و با تعیین مرزهای روابط و نوع روابط بین خانواده ها آنها را به خانواده های هسته ای نوین بدل ساخته است.
کلیدواژه کرونا ,گفتمان ,دولت جدید ,خانواده هسته ای نوین
آدرس دانشگاه گیلان
پست الکترونیکی mgholami2014@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved