نگاهی به اندیشه‌های فلسفی خیام در آیینۀ رباعیات

اگرچه دهه ها از عصرِ خیام نیشابوری و رباعیات معروف وی می گذرد ، اما تاثیر این متفکر بی نظیر و اشعار عمیق او بر تارک ادبیات و اندیشه همچنان پابرجاست و هر روز ابعاد جدیدی پیدا می کند. آثار منثور فلسفی خیام با بسیاری از آموزه ها و اعتقادات موجود در رباعیاتش تفاوت اساسی دارد. بر این اساس ، خیام ممکن است یک اندیشمند نیهیلیست و حتی معتقد به حماسه پردازی باشد. از دید خیام ، رمز و راز جهان توصیف ناپذیر است و هر آغاز برای جهان صرفاً یک توهم است. زندگی و مرگ در هم آمیخته و قابل تقسیم نیستند و ورود هر جزئی به دنیای آفرینش همزمان با خروج دیگری است و برای این چرخه بی پایان هیچ تفسیر منطقی و عقلانی وجود ندارد. از نظر خیام ، هرگونه بحث در مورد تعالی فلسفی در توجیه و تفسیر اسرار آفرینش ناتوان است و شعر بهترین پناهگاه برای تخلیه این باورهای غیر قابل توضیح است. در این مقاله ، نویسندگان قصد دارند مضامین اصلی دیدگاه فلسفی خیام و رویکرد او به جهان را بر اساس رباعیات خیام تبیین کنند.

A look at Khayyam's philosophical thoughts in the mirror of quatrains

Although decades passed by Khayyam Nayshaburi and the composition of his famous quatrains, the influence of this unique thinker and his deep and moving poems on the history of literature and thought persists and is finding new dimensions every day. The philosophical prose works of Khayyam differ substantially from the many doctrines and beliefs found in his quatrains in the themes and style of reasoning thought. On this basis, Khayyam may be a nihilistic thinker and even a believer in epicurism. From Khayyam's point of view, the mystery of the world is indescribable, and any beginning for the world is merely an illusion. Life and death are intertwined and indivisible, and the entry of every detail into the world of creation coincides with the exit of the other, and for this endless cycle there can be no logical and rational interpretation. According to Khayyam, any discussion of philosophical transcendence is incapable of justifying and interpreting the secrets of creation, and poetry is the best refuge for the evacuation of these inexplicable beliefs. On the other hand, one's life is very short and one should not spend in vain the inevitable sadness of life's events and cling to the boundaries of thought in the chains of thought. In this essay, the authors intend to explain the main themes of Khayyam's philosophical perspective and his approach to the world, based on Khayyam's quatrains.