>
Fa   |   Ar   |   En
   دلهرۀ شر و شخصیت دووجهی خیام  
   
DOR 20.1001.2.9921064298.1399.1.1.25.9
نویسنده بهنیافر مهدی
منبع همايش بين المللي هزاره خيام - 1399 - دوره : 6 - همایش بین المللی هزاره خیام - کد همایش: 99210-64298
چکیده    این مقاله دربارۀ مفهوم منطقی استدلال نسبی و اهتمام خیام نیشابوری به آن است که با‌توجه‌به بخشی از رسالۀ مشهور منسوب به او با عنوان رساله فی الکون و التکلیف عرضه می‌شود. موضوع پژوهش این مقاله بررسی این است: باوجود اینکه استدلال نسبی خیام برای توجیه وجود شرور در جهان، دارای برخی موفقیت‌های نظری است و قدرت قابل‌توجهی در پاسخ‌گویی به برخی مسائل و شبهات این عرصه دارد، اما این استدلال به‌لحاظ محتوایی دست‌کم از‌یک‌جهت ناتمام است و در‌عین‌حال نمی‌توان خیام را که صاحب این استدلال است، غافل از این ناتمامیت دانست. در مرحلۀ بعد این ناتمامیت و وجود مسئله‌ای حل‌ناشده در باب مسئلۀ شر، دستمایه‌ای قرار داده شد برای توجیه موضوع چندلای‌گی شخصیتی‌ که گاهی ممکن است به او نسبت داده شود؛ اینکه گاهی گفته می‌شود که جمع میان شخصیت فیلسوف ریاضی‌دان او با شخصیت شاعر و مضطرب او دشوار است و حتی گاهی گفته می‌شود که با دو خیام تاریخی متفاوت مواجه هستیم ‏(ن.ک: جلالی نایینی، 1385). در‌حقیقت مفروض پژوهش این است که وجود شرور در جهان و ناتوانی متفکر در یافتن توجیهی عقلانی برای آن‌ها دلهره‌آور است و لذا مدعایی که می‌خواهیم با طرح این استدلال آن را بیازماییم این است که چهبسا مسئله‌ بنیادی وجوه لاینحل مسئلۀ شر را بتوان مهم‌ترین توجیه برای انتساب چندپارگی احتمالی شخصیتی خیام بهحساب آورد و آن را منشا دلهره‌، انزوا، کم‌گویی و کج‌خلقی منتسب به او ‏(شایگان، 1387: 30) دانست و بر‌این‌اساس این چندپارگی را ظاهری قلمداد کرد.استدلال نسبی در‌برابر استدلال مطلق قرار دارد و رفتار روزمرۀ برخی از ما که گاهی محاسبات مبتنی‌بر «هزینه و فایده» خوانده می‌شود، از این شیوۀ استدلالی بهره می‌برد. در این مقاله ابتدا نشان داده خواهد شد که خیام در مسئلۀ شر، از شیوۀ استدلال نسبی استفاده می‌کند و ضمن آن از مفاهیم طیفی بهره می‌برد سپس این موضوع مطرح خواهد شد که در جهانی که خیام برای ما ترسیم می‌کند، موازنۀ میان شرور با خیرها برقرار است و خیام هم این موازنه را به کمک استدلال نسبی برقرار می‌کند. این موازنه همواره با پرسش‌هایی انتقادی مواجه است که در این مقاله می‌کوشیم در خلال بسط مختصر استدلال خیام به اختصار تمام به یکی از این پرسش‌های انتقادی بپردازیم.نتیجه‌ای که در‌پایان حاصل می‌شود این است که ناتمام ماندن این استدلال در‌عین قوت عقلی و قیاسی آن، منشایی است برای شکل‌گیری دو وجه یا دو لایۀ مشهور از شخصیت وی که ظاهراً ممکن است جمع‌ناپذیر دانسته شوند؛ اما در‌واقع دو روی یک سکه‌اند.
کلیدواژه خیام، مسئلۀ شر، استدلال نسبی، نظام احسن، دلهره
آدرس دانشگاه علامه طباطبایی, ادبیات فاارسی و زبان های خارجی, فلسفه, ایران
پست الکترونیکی behniafar@atu.ac.ir
 
   Dreadfulness of Evil and Khayyam's double aspect character  
   
Authors
Abstract    In this paper I say about the logical concept of Relative Reasoning and one of Khayyam's works upon it: his correspondence named Resalah fi Al-Kawn va Al-Taklif (a correspondence about Beings and Dictates of Religion). Although Khayyam's Relative Reasoning for justifying the existence of evils in our universe, has many theoretical successes and powerfully have the ability for some of philosophical problems in this realm but there are still some theoretical problems.First of all, I explain the meaning of Relative Reasoning in front of Absolute Reasoning. Then show that Khayyam's relative reasoning in support of being evils in the universe, has many rational Reasons and has no contradiction with our daily human behaviors such as our cost-benefit compare procedures; but in spite of this, his relative Reasons still have ontological problems and therefore some aspects of the problem of Evil remain unresolved. Consequently, although this powerful procedure of reasoning has been developed in Khayyam's theory and has advantages in showing that our universe is the best system But still, for some of the above mentioned problems, it can't be the final and Decisive argument about being evils in our universe. I supposed that being evils in the world and impotency of the thinker in finding a rational and decisive justification for it, would make dreadfulness. So my hypothesis is that facing with these unresolved aspects of the philosophical problem of Evil has been generated the second aspect of Khayyam's character (i.e. his dreadful, sensitive and poetic character). So we are dealing with one continuous character with double two sides that are connected together; the philosopher and mathematician who is a sensitive and dreadful poet
Keywords خیام، مسئلۀ شر، استدلال نسبی، نظام احسن، دلهره
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved