|
|
سنجش ظرفیت سازگاری سکونتگاه های روستایی پیرامون دریاچه ارومیه (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ابراهیمی ثریا ,رحمانی فضلی عبدالرضا ,عزیزپور فرهاد
|
منبع
|
مطالعات جغرافيايي مناطق كوهستاني - 1400 - دوره : 2 - شماره : 1 - صفحه:1 -21
|
چکیده
|
امروزه برای سازگار شدن با استرس های واقعی یا مورد انتظار و برای مقابله با پیامدها و بحران های طبیعی (خشکسالی، سیل، زلزله و غیره) توجه به ظرفیت سازگاری سکونتگاه های انسانی به ویژه در مناطق روستایی، از اهمیت بی بدیلی برخوردار است. بنابراین، هدف از این مقاله بررسی و سنجش میزان ظرفیت سازگاری نواحی روستایی نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه در شهرستان میاندوآب است. این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. 15 درصد از روستاهای این شهرستان با استفاده از سه معیار تعداد خانوار روستایی، توزیع جغرافیایی و موقعیت طبیعی به عنوان جامعه آماری انتخاب و سپس از این میان این روستاها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، مدل تصمیم گیری کوپراس، تحلیل خوشه ای و آماره مورن i در نرم افزار gis بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد، 10 درصد روستاها (سه روستای گل سلیمان آباد، تازهکند حاصل قوبی و حاجی حسن) با ظرفیت سازگاری بالا، 6.67 درصد در سطح سازگاری متوسط، 13.33 درصد در سطح سازگاری پایین و 66.67 درصد روستاها که 20 روستای نمونه را شامل می شود، در وضعیت خیلی پایین از نظر ظرفیت سازگاری نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه قرار گرفتند. در ضمن الگوی فضایی شاخص های ظرفیت سازگاری در شهرستان میاندوآب بر اساس آماره مورن i از الگوی تصادفی پیروی می کند و روستاهای که دسترسی به منابع آب و سرمایه کافی و دسترسی سریع به شهر میاندوآب دارند از میزان ظرفیت سازگاری بالاتری برخوردار هستند و در کل میزان ظرفیت سازگاری روستاهای مورد مطالعه در سطح متوسط به پایین قرار دارد. امروزه برای سازگار شدن با استرس های واقعی یا مورد انتظار و برای مقابله با پیامدها و بحران های طبیعی (خشکسالی، سیل، زلزله و غیره) توجه به ظرفیت سازگاری سکونتگاه های انسانی به ویژه در مناطق روستایی، از اهمیت بی بدیلی برخوردار است. بنابراین، هدف از این مقاله بررسی و سنجش میزان ظرفیت سازگاری نواحی روستایی نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه در شهرستان میاندوآب است. این پژوهش کاربردی و از لحاظ روش توصیفی - تحلیلی و برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. 15 درصد از روستاهای این شهرستان با استفاده از سه معیار تعداد خانوار روستایی، توزیع جغرافیایی و موقعیت طبیعی به عنوان جامعه آماری انتخاب و سپس از این میان این روستاها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای، مدل تصمیم گیری کوپراس، تحلیل خوشه ای و آماره مورن i در نرم افزار gis بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد، 10 درصد روستاها (سه روستای گل سلیمان آباد، تازهکند حاصل قوبی و حاجی حسن) با ظرفیت سازگاری بالا، 6.67 درصد در سطح سازگاری متوسط، 13.33 درصد در سطح سازگاری پایین و 66.67 درصد روستاها که 20 روستای نمونه را شامل می شود، در وضعیت خیلی پایین از نظر ظرفیت سازگاری نسبت به خشکیدن دریاچه ارومیه قرار گرفتند. در ضمن الگوی فضایی شاخص های ظرفیت سازگاری در شهرستان میاندوآب بر اساس آماره مورن i از الگوی تصادفی پیروی می کند و روستاهای که دسترسی به منابع آب و سرمایه کافی و دسترسی سریع به شهر میاندوآب دارند از میزان ظرفیت سازگاری بالاتری برخوردار هستند و در کل میزان ظرفیت سازگاری روستاهای مورد مطالعه در سطح متوسط به پایین قرار دارد.
|
کلیدواژه
|
ظرفیت سازگاری، خشکسالی، دریاچه ارومیه، شهرستان میاندوآب
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, دانشکده علوم زمین, گروه جغرافیا و برنامه ریزی روستایی, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, دانشکده علوم زمین, گروه جغرافیای انسانی, ایران, دانشگاه خوارزمی, دانشکده علوم جغرافیایی, گروه جغرافیای انسانی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Assessing the Adaptation Capacity of Rural Settlements Around Lake Urmia (The Case of: Miandoab County)
|
|
|
Authors
|
Ebrahimi Soraya ,Rahmani Fazli Abdoreza ,Azizpour Farhad
|
Abstract
|
Today, in order to adapt to real or expected stresses and to deal with natural consequences and crises (drought, floods, earthquakes, etc.), attention to the adaptation capacity of human settlements, especially in rural areas, is of paramount importance. Therefore, the purpose of this article is to investigate and assess the capacity of adaptation of rural areas to the drying of Lake Urmia in Miandoab county. This research was applied in terms of descriptiveanalytical method and library and field studies were used to collect data. 15% of the villages of this city were selected as a statistical population using the three criteria of rural household number, geographical distribution and natural location, and then 330 households were selected as the sample size using the Cochran #39;s formula. Data were analyzed using onettest, Coopras decision model, cluster analysis and Mooren I statistic in GIS software. The results showed that 10% of the villages (three villages of Gol Soleimanabad, Tazehkand Hasloughoubi and Haji Hassan) with high adaptation capacity, 67/6 at medium adaptation level 33/13 at low adaptation level and 67/66 of the villages which includes 20 sample villages were in a very low position in terms of adaptive capacity to the drying up of Lake Urmia. In addition, the spatial pattern of adaptation capacity indicators in Miandoab city according to Mooren I statistic follows a random pattern and villages that have access to sufficient water resources and capital and quick access to Miandoab city have a higher adaptation capacity and in The total adaptation capacity of the studied villages is at a moderate to low level.
|
Keywords
|
Adaptation capacity ,Drought ,Urmia Lake ,Miandoab County.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|