>
Fa   |   Ar   |   En
   مبادی مختلف شر از منظر افلاطون و افلاطونیان میانه  
   
نویسنده نیک زاد علی ,پورحسن قاسم
منبع پژوهش هاي مابعد الطبيعي - 1402 - دوره : 4 - شماره : 8 - صفحه:371 -396
چکیده    در افلاطون نظریۀ منسجمی دربارۀ مسالۀ شر وجود ندارد. با نگاه به آثار او می‌توان گزینه‌های مختلفی را برای مبدئیت شرور در عالم پیشنهاد داد. این مبادی عبارت هستند از: (1) صورت شر، (2) دوی نامتعین (indefinite dyad)، (3) ضرورت در تیمائوس، (4) نفس شریر در قوانین و (5) ماده. فیلسوفان افلاطونی، به خصوص افلاطونیان میانه، دربارۀ این مبادی بحث کردند و کوشیدند به تفسیر منسجمی از نظریۀ افلاطون دربارۀ خاستگاه شر دست پیدا کنند. در مقالۀ حاضر، نخست مبادی احتمالی شر در آثار افلاطون را تحلیل خواهیم کرد. منابع ما برای بررسی نظریۀ افلاطون دربارۀ خاستگاه شر عبارت هستند از محاورات افلاطون و آموزه‌های نانوشتۀ او. استدلال می‌شود که صحت انتساب برخی از این مبادی، مانند نفس شریر، به افلاطون مخدوش است. اما برخی مبادی دیگر، مانند صورت شر، در فلسفۀ افلاطون مطرح هستند. در ادامه، مباحث دو فیلسوف افلاطونی میانه در قرن دوم میلادی، یعنی پلوتارخس و نومنیوس، دربارۀ این مبادی ارائه خواهد شد. تلاش این دو فیلسوف آن بود که میان مبادی مختلف شر در افلاطون پیوند برقرار کنند. پلوتارخس برخی از این مبادی را معلول مبادی دیگر دانست، و نومنیوس به تمامی آن‌ها وحدت بخشید و به عنوان مبدئی واحد از آن‌ها نام برد. کوشش‌های این فیلسوفان برای ارائۀ تفسیری یکپارچه از آراء افلاطون در نهایت منجر به پیدایش نظریات منسجم‌تر فیلسوفان نوافلاطونی دربارۀ مسالۀ شر شد. روش تحقیق در این مقاله مطالعۀ کتابخانه‌ای مبتنی بر تحلیل متون افلاطون و افلاطونیان میانه است. 
کلیدواژه افلاطون، شر، پلوتارخس، نومنیوس، دوی نامتعین، ضرورت، نفس شریر
آدرس دانشگاه علامه طباطبایی, ایران, دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
پست الکترونیکی pourhasan@atu.ac.ir
 
   virtues origins of evil according to plato and the middle platonist  
   
Authors nikzad ali ,pourhasan ghasem
Abstract    plato, the renowned greek philosopher, expounds a multitude of ideas within his works concerning the problem of evil. these ideas have exerted a profound influence on ancient and medieval philosophers. however, plato’s theories regarding the origin of evil are fragmented and lack coherence. in his dialogues such as timaeus, laws, and statesman, he references several metaphysical entities as evil principles. nevertheless, the dialogues do not stand as the sole source for comprehending plato’s views on the problem of evil. it seems that certain teachings of plato did not manifest explicitly in his dialogues and were orally conveyed to his disciples. these teachings are referred to as the unwritten doctrines, and our understanding of them primarily derives from reports provided by plato’s disciples. among the first disciples of plato, the unwritten doctrines held equal importance to the teachings contained in the dialogues, and our principal source of information about these teachings comes from aristotle’s reports in metaphysics and physics.
Keywords plato ,evil ,plutarch ,numenius ,indefinite dyad ,necessity ,evil soul
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved