|
|
حکمت زندگی از نگاه غزالی و شوپنهاور
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رستمی الهه ,راسخی فروزان ,نظرنژاد نرگس
|
منبع
|
پژوهش هاي مابعد الطبيعي - 1402 - دوره : 4 - شماره : 8 - صفحه:227 -251
|
چکیده
|
در مقاله حاضر، به یکی از کاربردیترین موضوعات فلسفه، یعنی زیست خردمندانه، که سعادت مندی را نوید میدهد، پرداخته شده است. این موضوع، به شیوه مقایسه ای، مشخصاً در اندیشه غزالی و شوپنهاور، ردیابی و بررسی شده است. بشر همواره دغدغه خوب زندگی کردن را داشته است. این امر را میتوان در متون کهن در قالب پندها و نصیحتهایی که از نیاکان رسیده، شاهد بود. آنچه انسان را در این مسیر راهنمایی میکند تا زیست شاد و آرامی را برای خود رقم بزند، حکمت است. غزالی و شوپنهاور، هر دو، شناختن خود را مقدم بر همه شناختها و لازمه خوشبختی میدانند و معتقدند خرد انسانی میتواند راهبر او در جهت سعادت باشد. با این تفاوت که غزالی بر عناصر دینی تاکید بیشتری کرده و به ارائه راهکارهای عملی هم چون اجرای شریعت و طلب علم پرداخته، حال آن که شوپنهاور امور دیگری همچون انسان شناسی و شناخت سرشت زندگی بشری را مورد توجه قرار داده است، و به سلامتی و برنامه ریزی به عنوان راهکارهای عملی اشاره کرده است.
|
کلیدواژه
|
زندگی خردمندانه، سعادت، شوپنهاور، غزالی، خودشناسی
|
آدرس
|
دانشگاه الزهرا(س), دانشکده الهیات, ایران, دانشگاه الزهرا(س), دانشکده الهیات, گروه فلسفه و حکمت اسلامی, ایران, دانشگاه الزهرا(س), دانشکده الهیات, گروه فلسفه و حکمت اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
(nazarnejad@alzahra.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
the wisdom of life from ghazali and schopenhauer’s points of view
|
|
|
Authors
|
rostami elahe ,rasekhi foruzan ,nazarnejad narges
|
Abstract
|
in the present paper, one of the most applied topics of philosophy, that is, wise living, which promises happiness, has been discussed. this issue is traced and investigated comparatively, especially in the thought of ghazali and schopenhauer. that humans have always been concerned about living well can be witnessed in ancient texts and advice from ancestors. in this regard, wisdom guides humans in a way that they can have happy and peaceful moments. here, both ghazali and schopenhauer described self-knowledge as prior knowledge and necessary for happiness. they both believed that human wisdom could guide them to the blissful. however, there is a difference between ghazali and schopenhauer in that ghazali emphasizes religious elements and proposes practical methods such as implementing sharia’, seeking knowledge, and striving for a living. in contrast, schopenhauer has paid attention to other issues like anthropology and understanding the nature of human life, based on which he described health and planning as useful methods.
|
Keywords
|
wisdom of life ,happiness ,schopenhauer ,ghazali ,self-knowledge
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|