نقش مدرسه حله در گسترش علوم اسلامی
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9517061102.1397.1.1.168.0
|
نویسنده
|
رضایی محمدجعفر
|
منبع
|
كنگره بينالمللي نقش شيعه در پيدايش و گسترش علوم اسلامي - 1397 - دوره : 1 - کنگره بینالمللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی - کد همایش: 95170-61102
|
چکیده
|
حوزه علمیه حله، نقشی جدی در تثبیت و تکمیل علوم مختلف، در تاریخ اندیشه امامیه داشته است. جانمایه و پیشینه دانشهای شیعه در حله، به دو مدرسه بزرگ متقدم، یعنی قم و بغداد بازمیگردد. در زمان رونق این دو مدرسه در قرن چهارم و پنجم هجری، شیعه شاهد یکی از درخشانترین دورههای شکوفایی علمی در عرصه کلام و فقه بود؛ اما سوگمندانه، عوامل گوناگونی دست به دست هم داد تا این دو کانون معرفت، رو به ضعف و زوال گرایید و در نیمه دوم قرن پنجم، هیچ اثری از آن شکوه و شوکت باقی نماند و عالمان آن دیار به سرزمینهای دیگری کوچ نمایند. پس از مدرسه ری که آغوش خود را بر روی برخی از این عالمان باز کرده بود، حله میراثدار اندیشه امامیه شد. میتوان این شهر را هم از نظر گستره و تنوع و هم از جهت فرآوری و نوآوریهای فکری، در کنار بغداد و برتر از ری، ردهبندی کرد. این نوآوریها را میتوان در علوم مختلفی مانند فقه، کلام، حدیث و عرفان پی گرفت. در حوزه حله، همانند مدرسه بغداد، دو روش فقهی وجود داشت: نخست، باید به پیروان جریان فقهی مخالفان حجیت خبر واحد اشاره کرد. ابنادریس (م 598ق)، سدیدالدین حمصی رازی (م 585ق) و ابنزهره (م 585ق) از جمله پیروان این جریان فقهی هستند. جریان فقهی دیگر در مدرسه حله، پیروان روش فقهی شیخ طوسی (م 460ق) هستند که در عین پذیرش اجتهاد، به حجیت خبر واحد نیز باورمند بودند. محقق حلی (م 676ق)، علامه حلی (م 726ق) و اکثر فقیهان حله را میتوان در زمره همین جریان قرار داد. در حوزه کلام، در مدرسه حله شاهد دو جریان مختلف هستیم، که دو مدرسه بغداد و قم را نمایندگی میکند: جریان کلامی عقلی و جریان کلامی حدیثی. در جریان اول نیز دو ریکرد وجود داشت؛ در قرن هفتم، بعضی از متکلمان حله برخلاف اسلاف خود، به گرایش نوینی در کلام باور داشتند که برخلاف پیروان سید مرتضی، از اندیشههای کلامی معتزله متاخر بهرهمند و متاثر بودند. اما پس از چندی، با ظهور خواجه طوسی و ابنمیثم بحرانی کلام حله گام دیگری بهسوی فلسفه برداشت. تقابل جدی کلام امامیه با فلسفه در دورههای گذشته که در مدرسه بغداد رواج داشت، در این دوره، به تعامل و گاه اختلاط تبدیل شد؛ البته نه اختلاط در معتقدات اصولی. خواجه طوسی که عمده متکلمان این دوران، بهنوعی شاگرد او هستند، یکی از مهمترین فیلسوفان مشایی است. در جریان دوم که کلامی حدیثی بود، نهتنها با رویکرد متکلمان عقلگرا همراهی نمیکردند، بلکه گاه به سختی با دعاوی آن به مقابله میپرداختند. این جریان فکری، بهطور خاص تحتتاثیر محدثان بزرگ مدرسه ری، مانند عمادالدین طبری (م قرن6ق)، ابنشهرآشوب (م 588ق) و شاذانبن جبرئیل (م حدود 600ق) است. حوزه حله، هرچند بیشتر به گرایش فقهی و کلامی مشهور است، ولی دانشهای مرتبط با حدیث نیز در این دوره مورد توجه بوده است. حدیث امامیه در حله، بیشتر تحتتاثیر عماد الدین طبری و ابنشهرآشوب است. عمادالدین طبری به دعوت ورامبن ابیفراس (م 605ق) به این شهر سفر کرده است و دو سال در اینجا سکونت داشته است. ابنشهرآشوب نیز مدتی در این شهر به تدریس مشغول بوده است. برخی از عالمان امامیه در مدرسه حله، گرایشهای معنوی و تمایل به ادبیات صوفیانه را نیز رونق بخشیدند. ورامبن ابیفراس نمونه بارزی از این گرایش در حله است. وی، با وجود آنکه در بسیاری از موارد از مواضع کلامی مدرسه بغداد دفاع کرده است، در کتاب تنبیه الخواطر و نزهة النواظر در موارد متعددی تاویلات و تعالیم اخلاقی صوفیه را نقل کرده. هرچند خواجه طوسی متکلم و فیلسوفی سرشناس است، ولی وی نیز عرفان را مرتبهای والاتر در معرفت دینی میدانسته است. تاثیرات، تحولات و جریانات مدرسه حله را میتوان در مدارس بعدی، مانند جبلعامل، نجف و شیراز نیز پیگیری کرد.
|
کلیدواژه
|
مدرسه کلامی حله ,حوزه علمیه حله ,محقق حلی ,علامه حلی ,کلام ,حدیث ,عرفان و فلسفه
|
آدرس
|
پژوهشگاه قرآن و حدیث, ایران
|
پست الکترونیکی
|
jafarrezae9@gmail.com
|
|
|
|
|