>
Fa   |   Ar   |   En
   الهیات تنزیة و فرگشت؛ راه‌حلی برای نزاع دین و علم  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.48.8
نویسنده معینی محمد رضا
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    استدلال بر وجود خدا از طریق ادعای مشاهده نظم در طبیعت و ادعای دلالت نظم طبیعی بر وجود ناظم، در سنت الهیات اسلامی و مسیحی سابقه‌ای بسیار طولانی دارد. این دسته از استدلال‌ها به دلیل قرابت به حس، مورد توجه بسیاری از خداباوران و الهی‌دانان قرار گرفته و از آن به اشکال مختلف تمثیلی، استقرائی و قیاسی برای اثبات خدای متعال بهره برده‌اند، تا آنجا که ریچارد داوکینز، از مشهورترین چهره‌های خداناباور معاصر معتقد است پیش از ظهور نظریه تکامل، استدلال از طریق نظم طبیعی قابل قبول ترین استدلال خداباوران بوده و خداناباوران در قبال آن هیچ توضیح و راه فراری نداشته‌اند. [1]نظریه فرگشت یا تکامل، به ویژه صورت‌بندی‌های جدید آن (نئو داروینیسم)، مدعی است می‌تواند از طریق تبیین زیست‌شناسانه نشان دهد که نه تنها هیچ نظم از پیش تقدیر شده توسط طراحی هوشمند در طبیعت حاکم نیست، بلکه آنچه در طبیعت دیده می شود خالی از هر گونه فعل حکیمانه و حتی مشتمل بر شروری است که همگی نافی وجود یک طراح هوشمند و حکیم برای این جهان است. به نظر می رسد در حال حاضر، نظریه فرگشت به مهم‎‌ترین و اساسی‌ترین دست‌آویز خداناباوران برای انکار وجود خدای ادیان و مهم‌ترین نقطه تعارض میان ادیان و علم تجربی مبدل گشته است.همانگونه که فیض‌بخش در مقاله اخیر خود استدلال کرده است، [2] تقریر محل نزاع میان علوم تجربی (به طور خاص نظریه فرگشت) و الهیات ادیان، بدون اتخاذ مبانی نظری در مباحث فلسفه علم و الهیات ممکن نیست و نزاع میان علم تجربی و ادیان، بر اساس نوع نگاه و نظریه ما در مورد هر یک از علم و دین، به شکلی متفاوت قابل صورت‌بندی و تحلیل است.الهیات تنزیهی یا سلبی یکی از رایج‌ترین انواع نگرش الهیاتی در اندیشه متکلمان امامی، به ویژه در ادوار متقدم کلام امامیه بوده است. از منظر الهیات تنزیهی، کسب معرفت درباره ذات خداوند و یا حتی حقیقت افعال وی برای انسان ممکن نیست و ادراک و گزارش ما از ساحت ربوبی، تنها به شیوه تنزیهی و سلبی ممکن است. البته تمامی قائلان به الهیات تنزیهی به صورت یکسان و در یک سطح از این نگاه دفاع نکرده اند و در دل الهیات تنزیهی، گرایش‌ها و ایده‌های بسیار متنوعی شکل گرفته است.به نظر می رسد از میان انگاره‌های مختلف الهیاتی، الهیات تنزیهی راهی حلی بسیار آسان و قابل قبول برای گذر از مساله فرگشت پیش می‌نهد. از منظر الهیات تنزیهی، هیچ گزاره موجبه‌ای در باب حکمت الهی یا نحوه مداخله او در ساختار کائنات بیان نمی‎شود و هر آنچه گفته می‌شود از سنخ گزاره‌های سلبی است. بنابراین نظم عالم و وجود ناظم برای آن در چارچوب الهیات تنزیهی نظریه ای اثبات‌ناپذیر و ابطال‌ناپذیر خواهد بود. در این صورت، دو مساله مهم پیش روی الهیات تنزیهی، اثبات اصل وجود خداوند صانع و ناظم کائنات و بررسی نحوه دلالت کائنات بر وجود این خدای ناظم است. به نظر می‌رسد در این نقطه، انگاره معرفت فطری خداوند در اندیشه الهیات تنزیهی راه حلی کلیدی برای پاسخ به نحوه اکتساب معرفت الله و نحوه دلالت طبیعت بر وجود این خدای ناظم است.بر همین اساس، مقاله حاضر در صدد است با تبیین منظر الهیات سلبی به کائنات و نحوه فعالیت خداوند در آن، نشان دهد که در اندیشه الهیات سلبی برهان نظم یک نظریه اثبات‌اپذیر و ابطال‌ناپذیر است که دانش تجربی به هیچ وجه توان ابطال یا اثبات آن را ندارد. مشاهده طبیعت و نظم موجود در آن، نه بر اساس تمثیل، استقراء یا قیاس، بلکه بر اساس آنچه متکلمان متقدم «استدلال از شاهد به غائب» می نامیدند و با بهره‌مندی از معرفت فطری، انسان را به سوی بازیابی معرفت الله و ایمان به وجود خدای ناظم هستی سوق می دهد.
کلیدواژه الهیات تنزیة ,فرگشت؛ برهان نظم ,علم و دین ,کلام امامیه ,معرفت فطری
آدرس دانشگاه تهران (دانشکده فارابی), ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved