>
Fa   |   Ar   |   En
   برهان صدیقین؛ پروژه ای ناتمام  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.44.4
نویسنده یزدانی محمد
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    اگر خدایی نباشد، دین افسانه‌ای بیش نیست؛ لیکن آنچه عقلاً قطعیت ندارد همواره قابل بررسی است و فلاسفه شرق و غرب عالم کوشیده‌اند براهینی را بر له یا علیه وجود خداوند تنظیم نمایند. فلاسفه اسلامی نیز از این قافله جدا نمانده‌اند و گرچه نه بر علیه، بلکه ذیل سنتی که از فارابی و ابن سینا به یادگار مانده به ارائه براهینی در اثبات وجود خدا پرداخته‌اند که یکی از اصلی‌ترین شاخه های برهان ورزی ذیل این طرح، با عنوان «برهان صدیقین» شناخته می‌شود، چنانکه شیخ الرئیس در اشارات پس از استناد به آیه شریفه «اوَلَمْ یَکفِ بِرَبِّکَ انَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهید» این حکم را از آن صدیقین می‌داند که «از واجب گواهی می‌خواهند نه اینکه بر او گواهی بجویند.» بنابراین، مدعای اصلی این برهان – به بیان صدرالمتالهین- این است که «غیر حق در آن واسطه نشود و طریق رسیدن به مقصود عین مقصود باشد و از خود او بر او گواه آورند». حال برای پیمودن این مسیر آنگونه که ادعا شده است، یا باید از مفهوم خدا آغاز کنند، به نحوی که در مفهوم پردازی از خدا، وجود او لحاظ شود که در این صورت – علی الاصول– دچار مغالطه خلط میان مفهوم و مصداق خواهند شد و یا باید از مصداق خدا آغاز کنند و در سطور برهان به نحو مطلق یا مشروط، مستقیم یا غیرمستقیم، صریح یا مضمر، وجود خدا را مفروض بگیرند که در این صورت نیز گرفتار مغالطه مصادره به مطلوب خواهند شد. لذا به نظر می‌رسد که بواسطه همین محذورات است که تقریرهای مختلف برهان صدیقین از اصل فوق الذکر که همانا عدم توسل به غیر حق در اثبات حق باشد عدول می‌کنند و مباحثی چون امکان ماهوی، امکان فقری، وجود رابط و مستقل را در وصول به نتیجه دخیل می‌دارند و در سیاق براهین «انّی مطلقی» قرار می‌گیرند که از اصل هستی و لوازم و احکام آن به اثبات وجود واجب می‌پردازند، امّا چنانکه صاحب رحیق مختوم تصریح می‌کند «در هریک از این براهین از فقر و نیاز مراتب دانیِ حقیقتِ مشککه هستی و از هستی فقیرانۀ وجودات امکانی بهره گرفته می‌شود و این استعانت و کمک، مانع ادراک مستقیم و بی‌واسطه واجب تعالی است. برهان صدیقین، آنگونه که آیه بر آن اشعار دارد، باید برهانی باشد که اصلاً به غیر واجب نظر نداشته و در نتیجه بدون استعانت از اصول فلسفی به عنوان اولین مسئله فلسفی مطرح شود.» بدین وصف، از آنجائیکه حد وسط در این برهان حقیقت تشکیکی وجود است که از مراتب دانی تا مرتبه عالیِ لایتناهی وجود را شامل می‌شود و یقیناً این حقیقت ذومراتب عین مرتبه اعلای خود نیست، فلذا طریق عین مقصود نیست و شرط وصول از حق به حق محقق نمی‌شود. در تقریر علامه طباطبایی که اصل واقعیت را مبدا استدلال خود قرار داده نیز دو نوع خلط مشهود است، یکی خلط میان واقعیت اعم(نفس الامری) و واقعیت اخص(عینی و خارجی) و دیگری خلط میان ضرورت معرفت شناختی و ضرورت وجود شناختی. بنابراین و با لحاظ مدعای نخستین می‌توان برهان صدیقین را پروژه‌ای ناتمام نامید، گرچه این به معنای منتج نبودن تمامی براهینی که تحت این عنوان ارائه شده‌اند نمی‌باشد.
کلیدواژه برهان صدیقین ,حقیقت وجود ,مفهوم خدا ,وجود خدا ,اصل واقعیت ,ملاصدرا ,علامه طباطبایی
آدرس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved