>
Fa   |   Ar   |   En
   عقلانی بودن خداباوری در تبیین فاعلیت الهی بر اساس نظریه ننسی مورفی و نقد و بررسی آن  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.26.6
نویسنده وفاپور حسین
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    نحوه فعل الهی در امور جزئی جهان چگونه است. آیا در هنگام عمل الهی، قوانین طبیعت تعطیل می‌شوند و یا خداوند در راستای همان قوانین عمل می‌کند و یا مسیرهای دیگری برای اعمال فعل الهی در جهان هستی وجود دارد. پاسخ به این سوالات و نحوه مواجهه معقول یا غیر معقول به این سوالات می‌تواند مسیر عقلانیت در خداباوری را هموارتر یا دشوارتر سازد. ننسی مورفی که خود استاد فیزیک و الهی‌دان است، در تبیین نحوه فعل و عمل الهی در امور طبیعت با استعانت از نظریات حوزه علم فیزیک، خدا را به عنوان تعیّن‌بخش به امور نامتعین معرفی می‌کند. بر اساس نظر مورفی برداشت ما از اصل علیت و موجبیت، متاثر از مشاهدات ما از اشیاء بزرگ (ماکروسکپی) است ولی این حکم درباره اشیاء خرد(میکروسکوپی) و زیراتمی صدق نمی‌کند و در آن سطح حتی خود اصل علیت نیز به آن معنایی که ما در جهان محسوس درک می‌کنیم، حاکمیت ندارد. این خصوصیات از اینجا ناشی می‌شود که اصل کوانتومی اجازه می‌دهد حالت‌هایی را با هم بیامزیم که از نظر فیزیک کلاسیک اصلاً با هم جمع نمی‌شوند. مورفی معتقد است که اگرچه درک ما از عاملیت بالا به پایین یک پیشرفت مهم در درک ما از طبیعت است ولیکن این موضوع نمی‌تواند پاسخگوی کاربردی از موضوع فعل الهی باشد و معتقد است که ما نیازمند تبیینی هستیم که به صورت کاربردی و عملی دست تقدیر خداوند را در جزء جزء امور طبیعی تبیین نماید و با تبیین‌های جدید علوم تجربی نیز سازگار باشد و همین نکته است که او را به طرح این ایده رهنمون ساخته است. او با استفاده از فیزیک کوانتوم تلاش دارد عاملیت خداوند را در علل طبیعی توجیه و تفسیر نماید. براساس فیزیک کوانتوم خداوند در انتخاب حرکات رندم ذرات اتم که در فیزیک کوانتم به صورت کاملا تصادفی و رندم است تاثیر دارد و این انتخاب خداوند است که موجب به نتیجه رسیدن یک احتمال از میان احتمالات متوقع در حرکات ذرات اتم می‌شود. در واقع آن متغیر مخفی که موجب به تعیّن رسیدن یک فعل در ذرات غیر متعین اتم می‌شود خداوند است و در مسیر تکامل نیز این متغیر برای رسیدن به یک هدف خاص تاثیر گذارده است. بر نطریه مورفی برخی اشکالات وارد شده است از جمله ارتجالی بودن ادعای علیت خداوند است؛ به این معنی که همیشه راه فراری برای توجیه فعل خداوندی و تفسیر آن فراهم است. این موضوع برای فرار از بحث شرور و دخالت خداوند در آن است. اشکال دیگر عدم ثبات در علوم است چرا که این تئوری مبتنی بر یک نظریه علمی است که مطابق با تاریخ علم بشری، همواره امکان نقض آن و جایگزینی توسط نظریه علمی دیگر وجود دارد. به عبارت دیگر این نظر مورفی به جهت ابتناء بر نظر علمی کوانتوم، هر لحظه در معرض ابطال است. اشکال دیگر دو زبان شدن است: ما چگونه باید از علل صحبت کنیم؟ برای هر رویداد می‌تواند حداقل دو یا سه شرط لازم وجود داشته باشد: حالت قبلی سیستم، تاثیر خدا، و اغلب تاثیرات محیطی. ما معمولا آن علتی که بیشتر به اهداف ما مربوط است را انتخاب کنیم و آن علت از نقطه نظر مذهبی فعل خداوند به عنوان عامل مرتبط است در حالی که از نگاه علمی و یا دیگر نگاه‌ها به دیگر عوامل توجه داریم. همچنین حرکت ذرات اتم بر طبق ایده کوانتوم واقعا و حقیقتا نامتعین و رندم است در واقع بر اساس اصل عدم قطعیت هایزنبرگ این عدم قطعیت ویژگی عینی طبیعت است. حال اگر علت مشخصی مثل خداوند به آنها تعین بخشد، اصل نامتعین و رندم بودن این ذرات منتفی شده است و این در تضاد با اصل نظریه عدم قطعیت در فیزیک کوانتوم است؛ ضمن آنکه این ایده باز هم مشکلات موجبیت‌گرایی و قطعیت در طبیعت و از بین رفتن اراده انسانی را درپی خواهد داشت و کماکان تعارض این نظریه با اختیار و اراده آزاد انسان به قوت خود باقی است. در مجموع به نظر می‌رسد از تمام مسیرهای پاسخگویی به این پرسش، مانند مدل سلطنت‌وار، خدای رخنه‌پوش، خدای غیرفعال (دئیسم)، علت نخستین و ثانوی و خدای تعیّن‌بخش به نامتعین‌ها، پاسخی که در فلسفه اسلامی با همه تنوع تبیین‌های آن به فعلیت الهی داده شده است سازگاری بیشتری با عقلانی بودن خداباوری داشته باشد.
کلیدواژه فاعلیت الهی ,ننسی مورفی ,عقلانیت خداباوری
آدرس موسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved