الگوی پژوهشی خداشناسی فلسفی(مطالعه موردپژوهانه خداشناسی علامه طباطبایی)
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9920127932.1399.1.1.133.3
|
نویسنده
|
جعفری ولنی علی اصغر
|
منبع
|
همايش بينالمللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
|
چکیده
|
شناخت خدا نزد هریک از نزد عرفا، فلاسفه و ارباب ادیان منجر به نوع الهیات متفاوتی خواهد شد. یعنی اگر خدا فراتر از درک بشر تلقی شود تحیر انسان را موجب می شود و لاجرم «الهیات سکوت» خواهیم داشت. اما اگر خدا را در محدوده درک بشر بدانیم، خداشناسی ما از سنخ «الهیات سخن» خواهد بود. درچنین شرایطی یا معتقد به بداهت اولی خدا خواهیم بود که دراین صورت رویکرد «الهیات سلبی» واکنش مناسبی است. رویکرد سوم مبتنی بر بداهت به معنای اعم خداست که دراین صورت خداشناسی ما غفلت زداست. دو رویکرد نخست، در نگاه ارباب ادیان به درجات مختلف متهم به خداناباوری می شوند و البته تلقی شکست مبتنی بر اختلاف نظر در رویکردهای الهیات سخن نیز، می تواند قرینهای به سود خداناباوری فراهم کند. اما اگر به خدایی نیازمند فکر باور داشته باشیم، چنین رویکردی از سنخ «الهیات ایجابی» بوده و مآلاً باید الگوی پژوهشی تابع مقولات نظری را رعایت کرده و از الزامات آن تمکین کند. درحالیکه شناخت فلسفی علامه طباطبایی از خدا (در قالب بحث الهیات بالمعنی الاخص)، علیرغم اینکه الهیات ایجابی تشخیص داده می شود اما به-نظر می رسد الگوی پژوهشی این قلمرو و الزامات آن را برنمی تابد؛ چراکه دستکم پرسش از چیستی (مطلب ما) و هستی (مطلب هل) در آن مطرح نشده است. ازاینرو این چالش جدّی رخ مینماید که آیا مطالعه فیلسوفی مانند علامه در باب خدا، یک پژوهش جدّی محسوب نمیشود که از الگوی یادشده تبعیت کند، یا اینکه این الگوی پژوهشی، اساساً ناقص بوده و باید تقریر جدیدی از ساختار الگوی پژوهشی عرضه کنیم، و یا شرایط پژوهش در باب شناخت خدا تحلیل متفاوتی می طلبد؟ یعنی آیا علامه طباطبایی در الهیات بالمعنی الاعم به دنبال پاسخ از «مطلب ما و هل» بوده؛ لذا الهیات بالمعنیالاخص را با «مطلب لم» شروع کرده، یا اینکه براساس ناشناختنی بودن ذات الهی و بداهت وجود خدا، به چیستی و هستی خدا نپرداخته، و یا با درنظرگرفتن بحث صفات الهی به عنوان «مطلب ما» که پس از اثبات ذات الهی(مطلب لم) آمده است، تقدم و تاخر تعلیمیِ مورد انتظار در الگو رعایت نشده است؟در پاسخ می توان گفت الهیات بالمعنی الاخص علامه با رویکرد الهیات ایجابی از الگوی پژوهشی پیشنهادی در منطق تبعیت کرده و با خوانشی متناسب با فضای فکری حکمت متعالیه صدرایی، که علامه طباطبایی متعلق به این فضاست، الزامات این الگوی پژوهشی را نیز رعایت کرده است. درواقع جهتگیری او بهگونهای است که مبدا اول فلسفی خود را با مفهوم دینی خدا تطبیق میدهد و مطابق آن، تفسیر الهی عالم هماهنگ با تبیین فلسفی آن است(مطلب هل). در این سلوک فکری، پاسخ سوال از چرایی واجبالوجود (مطلب لم)، بسی روشنتر است؛ زیرا حقیقت وجود را که تنها حقیقت واقعی است، اگر من حیث هو هو در نظر بگیریم، عین استغنا از غیر است. پس سوال درباره آن چیزی که ذاتش عین علیت نخستین است، بیمورد است؛ بلکه پرسش واقعی این است که چرا معلول و نیازمند چنین شده است؟ و پاسخ این است که لازمه کمال و فرط فعلیت حقیقت هستی، تجلّی و ظهور است و لازمه آن، نقصان و محدودیت است.
|
کلیدواژه
|
خداشناسی فلسفی ,الهیات سکوت ,الهیات سخن ,الهیات سلبی ,الهیات ایجابی ,علامه طباطبایی
|
آدرس
|
دانشگاه شهید مطهری, ایران
|
|
|
|
|
|
|