>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی نزاع عقل و دل با تکیه بر تاثیر رابطه­ی والدین با کودک در شکل­گیری خدا انگاره­ها  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.87.7
نویسنده نبوی سعیده سادات
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    آیا خدایی که عقل به آن راه می برد، همان خدایی است که انسان در عمق جان خویش او را می جوید؟ این سوال هرچند تازگی ندارد، می توان آن را از چشم اندازهای جدید بررسی کرد، از جمله بر اساس یافته های روان شناسان دین. یکی از مهمترین نیازهای روانی انسان، نیاز به معناداری زندگی است تا بتواند سختی ها و رنج های آن را تحمل کند و به اخلاق گردن نهد که در این زمینه، چه بسا دین نقش بی بدیلی داشته باشد. بنا بر یافته های روان شناسان، ساحت احساسی عاطفی انسان به شیوه های مختلف، بر ساحت معرفتی او تاثیر می گذارد که یکی از مهمترین آنها، نخستین روابط کودک با اطرافیان و به خصوص پدر و مادرش است که در تصور او از خدا و صفات الهی نقش بسزایی دارد. بنابراین خدا انگاره ها نمایان گر عمیق ترین نیازهای انسان به خدا هستند. در بررسی نزاع عقل و دل، بهترین راه این است که صفاتی را که خدا انگاره ها بر آنها دلالت دارند با محک عقل بسنجیم؛ و از آنجا که این صفات همان هایی هستند که در متون دینی از آنها یاد شده است، می توانیم از بحث های نظری که بین فیلسوفان و الهیدانان درگرفت، به خصوص کسانی که رویکرد نص گرایانه داشتند و از تاویل متون دینی گریزان بودند، بهره ی فراوان ببریم. ویژگی هایی که بیش از همه در خدا انگاره ها نمایانند، عبارتند از: قدرت، شفقت، اعتنا به نیازهای انسان و برآوردن آنها، و وضع قانون اخلاقی. از سوی دیگر، با مراجعه به میراث کلامی فلسفی گذشتگان پی می بریم که این ویژگی ها چقدر چالش برانگیز بوده اند. فیلسوفان چون کمال را به معنای فلسفی آن، یعنی فعلیت محض تلقی می کردند، هر تفسیری از صفات خدا را که مستلزم انفعال و تغییر در ذات اوست، سرسختانه رد می کردند و به تاویل روی می آوردند. نتیجه ی این رویکرد، تصوری از خداست که با خدایی که در متون دینی تصویر شده و در خدا انگاره ها بازتاب یافته، همخوانی ندارد. بنابراین باید نزاع عقل و دل را جدی گرفت؛ زیرا خدایی که عقل آن را می-پذیرد، نیازهای روان شناختی انسان را برآورده نمی سازد و چه بسا نتواند به زندگی انسان معنا ببخشد. شاید ناچار شویم راه حلی عمل گرایانه در پیش بگیریم و نیازهای هر کدام از دو ساحت شناختی و احساسی عاطفی مان را در جایی جستجو کنیم و با تفکیک زبان دین و فلسفه، به نوعی ایمان گرایی ویتگنشتاینی تن دهیم؛ به این صورت که دین چون با نیازهای عاطفی انسان سر و کار دارد، زبانش تعبیری است و فلسفه چون با تفکر عقلی سر و کار دارد، زبانش تعلیمی استدلالی است.
کلیدواژه اقتدار پدرانه ,دسترس پذیری مادرانه ,نیاز به دی ,نزاع عقل و دل ,خدای دین و فلسفه ,ایمان گرایی ویتگنشتاین ,زبان تعبیری و تعلیمی
آدرس دانشگاه قم, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved