>
Fa   |   Ar   |   En
   آیا انتخاب و پذیرش خداوند به سلیقة ما بستگی دارد؟  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.20.0
نویسنده انواری سعید
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    بر اساس آیة قرآن کریم، هنگامی که حضرت ابراهیم با پرستش ستارگان مواجه شد، در ظاهر آنها را به عنوان خدا انتخاب کرد، اما با افول آنها، فرمود: «انّی لا احبّ الآفلین»، یعنی من خدایی که افول می‌کند را دوست ندارم. صرف نظر از معنای حقیقی این آیه، این سوال قابل طرح است که آیا انتخاب و پذیرش خداوند به دوست داشتن و نداشتن ما بستگی دارد؟ آیا عبادت کردن و عبد بودن، به خوش آمدن یا نیامدن ما از صفات و یا دستورات الهی ارتباط دارد؟ آیا اگر به هر دلیلی (چه بر اساس عقل و استدلال و یا بر اساس ایمان و اراده) از خدایی خوشمان نیاید، این حق را داریم که مثلا بگوییم خداوندی که «مُضِل» و «مکار» و «شدید العقاب» باشد را دوست ندارم و خدایی را انتخاب خواهم کرد که سراسر هدایتگر و قابل اعتماد و آمرزنده است. به عنوان نمونه‌ای دیگر به تازگی فردی مدعی شده است که در قرآن دستور به زجرکش کردن برخی از دشمنان مطرح شده است. آیا کسی حق دارد بگوید اگر واقعا خداوند دین اسلام چنین حکمی را بیان کرده باشد، دیگر او را پرستش نخواهم کرد؟ از طرف دیگر اگر چنین حقی نداریم، آیا منطقی است که از ما خواسته شود تا به خدایی که از نظر ما دارای صفات و دستورات ناشایستی است ایمان بیاوریم؟ در این مقاله این سوال مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده می‌شود که جایگاه خوش آمدها و سلایق ما (بر اساس عقل و ارادة‌مان) در انتخاب و پذیرش خداوند در چه حدی است. لازم به ذکر است که مراد از «سلیقه» در این مقاله به طور خاص «گرایش فکری و روحی فرد، پیش از مواجهة با ادیان و متون مقدس» است. این سوال تاکنون به صورت صریح و مشخص مورد بررسی قرار نگرفته است، اما می‌توان مطالبی در مورد آن در مباحث حسن و قبح متکلمان و نزاع عقل و ایمان فیلسوفان دین و نیز در تاثیر فرهنگ بر شکل‌گیری اندیشة خداوند در نزد هگل یافت که این نظریات در این مقاله مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرند. مسلماً فردی که گرایش به عقل‌گرایی دارد نمی‌تواند هر صفتی را برای خداوند بپذیرد. وی در صورت پذیرش دین اسلام، آیاتی که از ظاهر صریح آنها جسمانی بودن خداوند استنباط می‌شود را تاویل می‌کند و احادیثی که صراحت به رویت خداوند در روز قیامت داشته باشند را جعلی یا قابل تاویل به شمار می‌آورد. به عبارت دیگر، وی قبل از مواجهة با متون مقدس، تصمیمش را بر اساس مبانی فکری و عقلانی خود گرفته است و سپس بر اساس تاویلات خود، مشخص می‌کند که خداوند دارای چه صفاتی است و خدایی که فاقد آن صفات باشد را نمی‌پذیرد. همچنین فردی که گرایش به ایمان‌گرایی دارد، نمی‌تواند به خدایی که با ایده‌آل‌های فکری او تفاوت بسیاری داشته است، ایمان آورده باشد. البته می‌توان با طرح نظریة فطرت، گرایش پیشینی وی را تحت تاثیر فطرت او دانست؛ اما به هر حال وی نیز پیش از مواجهة با ادیان و متون مقدس، دارای گرایش‌هایی است که در انتخاب و پذیرش وی تاثیرگذار هستند و نمی‌تواند به خدایی که اوصاف یا دستورات او برایش منفور است ایمان بیاورد. البته گرایش‌ها و چهارچوب‌های پیشینی فرد ایمان‌گرا بسیار کمتر از فرد عقلگرا است و مثلاً وی به راحتی می‌تواند به خدایی که جسمانی باشد ایمان بیاورد. حتی وی بر اساس حسن و قبح شرعی، می‌تواند به خدایی که در مواردی بر خلاف اصول به ظاهر اخلاقی فرمان داده است ایمان بیاورد؛ اما مثلاً نمی‌تواند به خدایی که ضعیف و ناتوان است و خدایان قوی‌تری از وی وجود دارند ایمان بیاورد. بنابراین به نظر می‌رسد هر یک از ما پیش از مواجهة با ادیان و متون مقدس، به نوعی بر اساس گرایش‌های فکری خود (که تحت تاثیر عوامل مختلفی همچون میزان اهمیت دادن به عقل، تاثیرات فطری، عوامل فرهنگی و روانشناختی و ... قرار دارند) حداقل چند صفت را برای خدای ایده‌آل خود تعیین کرده‌ایم و بر اساس آنها خدای خود را انتخاب می‌کنیم. بنابراین انتخاب و پذیرش خداوند تحت تاثیر سلایق ما (به معنای مورد نظر در این مقاله) قرار دارد.
کلیدواژه فلسفه دین ,انتخاب خداوند ,عقل ,ایمان ,سلایق افراد
آدرس دانشگاه علامه طباطبایی, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved