>
Fa   |   Ar   |   En
   خداناباوری بر مبنای اختفای الهی  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.78.8
نویسنده قربانی اکبر
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    خداباوران در ادیان توحیدی، به خدایی عالم و قادر و خیرخواه مطلق باوردارند که حاضر در هستی و ناظر بر فراز و نشیب زندگی ایشان است و با امید به چنین خدایی است که ایمان دینی و زیستِ مومنانه را تجربه می کنند. اما همین مومنان، گهگاه با اختفای الهی مواجه می شوند و گویا غیبت خدا در هستی یا بی اعتنایی او به زندگی خود و دیگر انسان ها را درمی یابند. برخی فیلسوفان معاصر، از جمله شلنبرگ، کوشیده اند با تکیه براختفای الهی، وجود خدای ادیان توحیدی را انکار کنند(قرائت قیاسی) یا وجود چنین خدایی را نامحتمل بدانند(قرائت استقرایی). نوشتار حاضر، به شیوۀ توصیفی- تحلیلی، دو قرائت قیاسی و استقرایی مبتنی بر اختفای الهی را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که هرچند اختفای الهی، به ویژه با توجه به مسالۀ شرّ، می تواند باور دینیِ خداباوران را به چالش بکشد، امّا: اولاً پیش فرض اختفای الهی، پیش فرضی نامقبول و ناشی از نوعی انسان-وارانگاری خدا و نیز ناشی از تلقّی نادرست از نحوۀ حضور و دخالت خدا در طبیعت و زندگی انسان است. خدای ادیان توحیدی، موجودی شبیه به انسان نیست تا انتظار کنش و واکنش انسانی از او داشته باشیم. خدا علاوه برآگاه و توانا و خیرخواه و مهربان بودن، حکیم هم هست و عالم هستی را حکیمانه آفریده است و حکیمانه تدبیر می کند. بسیاری از آنچه که برخی مومنان از خدا انتظار دارند یا بر عهدۀ خدا می گذارند، در واقع بر عهدۀ خودشان و دیگر آدمیان است. باید دانست که خدا به طور مستقیم، در طبیعت و زندگی انسان دخالت نمی کند؛ بلکه از راه اسباب و مسبّباتِ بسیار فراتر از سازوکار انسانی، طبیعت و زندگی انسان را تدبیر می کند. بنابرآموزه های ادیان توحیدی، خدا ظاهر و باطن، یا متجلّی بالذّات و مستور بالذّات است و تعالی و تدانی و خفا و ظهور او در هستی و زندگی انسان، همواره توامان بوده و هست و برخی مومنان، حضور خدا را در هستی و زندگی خود تجربه می کنند اما به نظر می رسد که تجربۀ حضور خداوند، امری درونی و انفسی است و معیار بیرونی و آفاقی ندارد. به نظر می رسدکسانی که مدّعی اختفای الهی هستند، تصویر و تصوّر روشنی از ظهور خدا در هستی و زندگی انسان ندارند. مدّعیان اختفای الهی، نمی توانند شرایطی را نشان دهند که در آن شرایط بتوان گفت خدا آشکار و حاضر است، زیرا هر حدّی از ظهور و حضور خدا برای برخی مومنان را باز هم می توان اختفای الهی و غیبت خدا برای برخی دیگر از مومنان دانست. ثانیاً با فرض پذیرش اختفای الهی هم نمی توان وجود خدای ادیان توحیدی را انکار کرد یا نامحتمل دانست؛ چرا که خدا می تواند هم با ظهور خود و هم با خفای خود، مومنان را بیازماید و ایمانشان را کامل تر و تجربۀ دینی ایشان را فربه تر سازد. اساساً زندگی دینی و معنوی و ایمان به خدا، مقتضی چنین فراز و نشیب معنوی هست و شکیبایی و استمرار در طلب خداوند، مطلوب دین و معنویت دینی و لازمۀ ایمان دینی است. اگرچه اختفای الهی برای خداباوران، نوعی شرّ بی وجه به شمار می آید، اما از اختفای الهی نمی توان منطقاً به این نتیجه رسید که خدایی نیست یا خدا عالم و قادر و خیرخواه مطلق نیست.
کلیدواژه خداباوری ,خداناباوری ,اختفای الهی، انسان‌واراِنگاری ,شلنبرگ
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved