>
Fa   |   Ar   |   En
   نقد حدوث جهان با فرض نظریه استاتیک زمان (پاسخی به اندرو لوک)  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.70.0
نویسنده میرلوحی محمد
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    کریگ دو برهان بر حدوث جهان اقامه کرده است. اولین برهان مبتنی بر استحاله تحقق بینهایت بالفعل و دومین برهان با پذیرش امکان بینهایت بالفعل، مدعی عدم امکان ایجاد بینهایت با افزودن تدریجی اعضا است. در مقدمه اول برهان، مجموعه حوادث جهان را مجموعه ای در نظر میگیرد که به تدریج به اعضای آن افزوده میشود. این مقدمه مستلزم نگاه a به زمان یا همان نظریه dynamic theory of time است. خود کریگ نیز این نکته را پذیرفته است و در نوشته های خود از نگاه a به زمان دفاع میکند، اندرو لوک مدعی است با ایجاد تغییر در برهان میتواند حدوث جهان را حتی با فرض نگاه b به زمان (static theory of time) ثابت کند. او برهان را به صورت برهان خلف در میاورد و مدعی میشود که با فرض عدم حدوث جهان، باید پذیرفت که یک موجود ازلی میتواند یک بینهایت بالفعل را بشمارد حال اینکه شمارش بینهایت غیر ممکن است. او برای استحاله شمارش بینهایت سه استدلال اقامه کرده است. اولین استدلال تناقض رسیدن به پایان یک بی پایان است. دومین استدلال عدم امکان عبور از محدودیت و رسیدن به بینهایت به شکل تدریجی است. سومین استدلال این است که اعضای یک بینهایت بیشتر از آن هستند که به شماره در بیایند. او با تاکید بر دلیل سوم و استحاله شمارش بینهایت در تمامی جهان ها و در هر دو نگاه به زمان نتیجه میگیرد که استدلال و برهانی که او سامان داده است مستقل از نگاه به زمان، صحیح و منتج خواهد بود. ما در این مقاله نشان میدهیم منتج بودن استدلال های لوک خود متوقف بر نگاه a به زمان است و در حقیقت او در اقامه برهانی مستقل از نظریه زمان ناتوان بوده است. اگر نگاهb به زمان را داشته باشیم هیچ تفاوتی بین نقطه شروع و نقطه پایان یک بینهایت نیست و لذا رسیدن به تک تک نقاط یک بینهایت یکسان در نظر گرفته میشود و اساسا تعبیر رسیدن به پایان یک بی پایان تعبیر صحیحی نخواهد بود بلکه شما همواره در تک تک نقاط هستید. همین طور در مورد استدلال دوم اگر نظریه استاتیک را بپذیریم اساسا تدریجی در کار نخواهد بود بلکه تحقق بینهایت در حقیقت دفعی بوده است و در نتیجه ما از افزودن اعضای تدریجی یک مجموعه محدود را به بینهایت تبدیل نکرده ایم بلکه دفعا یک بینهایت بالفعل محقق میشود. در مورد استدلال سوم نیز باید گفت بر خلاف اینکه فرض شده است استحاله شمارش بینهایت مستقل از نگاه به زمان فهمیده میشود و به عنوان یک گزاره هماره صحیح دانسته میشود، در حقیقت در استحاله شمارش بینهایت فرض شده است که شمارنده موجودی ازلی و ابدی نباشد و نگاه ما به زمان نیز استاتیک نباشد. اگر فرض شود موجودی ازلی در حال شمارش است، هیچ دلیلی برای استحاله شمارش بینهایت به ذهن نمیاید به خصوص اگر نگاه b به زمان را پذیرفته باشیم. نکته دیگری که میتوان به عنوان تالی فاسد ادعای لوک دانست این که اگر یک شخص خدا باور نگاه b به زمان و همین طور ادعای لوک را بپذیرد، لاجرم باید دست از اعتقاد به ابدیت و امکان آن بردارد. در این مقاله نتیجه خواهیم گرفت دفاع های صورت گرفته از حدوث جهان با دومین برهان کلام، دفاع تمامی نیست و بلکه بسیار دشوار و ناممکن به نظر میرسد که شخصی با فرض نگاه استاتیک به زمان بتواند حدوث جهان را ثابت کند.
کلیدواژه حدوث ,زمان ,ازلیت ,ابدیت ,بینهایت بالفعل ,بینهایت بالقوه ,نظریه داینامیک و استاتیک زمان
آدرس موسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین(ص), ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved