چالش میان ضرورت تصدیق و واقع نمایی در براهین اثبات خدا
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9920127932.1399.1.1.115.5
|
نویسنده
|
محمدی عبدالله
|
منبع
|
همايش بينالمللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
|
چکیده
|
براهین اثبات وجود خدا گونه های متعددی دارند. برخی از آنها صرفاً با استناد به قضایای عقلی درصدد اثبات وجود خدا هستند. این دسته براهین از آن جهت که فقط از گزارههای پیشین استفاده می کنند، اتقان بیشتری دارند. لکن اشکالی که برخی فیلسوفان دین بر این براهین وارد کرده اند، بازگشت به یک اصل معرفت شناختی می کند و آن اینکه چنین براهینی از قضایای بدیهی عقلی مانند اصل تناقض کمک می گیرند. این قضایا ضرورت تصدیق ذهنی دارند، یعنی با تصور موضوع و محمول، تصدیق میشوند. اما این امر صرفاً مفید یقین روانشناختی نسبت به اینگونه براهین است و نمیتواند حیثیت ابژکتیو یا مطابقت با واقع را نیز تامین کند. به بیان دیگر گفته میشود بداهت یک قضیه یا استدلال، هیچگاه ضامن صدق آن نیست. حتی اگر تصدیق یادشده توسط تمام انسانهای عاقل رخ دهد، نیز واقعنمایی آن گزاره را تبیین نمیسازد. پذیرش همگانی حداکثر می تواند نشان دهد، عقلا درباره امری توافق دارند، ولی این امر، با واقعی شمردن آن حقیقت فاصله دارد. چراکه ممکن است همه انسانها به امری یقین داشته باشند و هیچ احتمال خطایی درباره آن ندهند، لکن آن امر با واقعیت عینی یکسان نباشد. (این اشکال در حقیقت خوانشی دیگر از اشکال شیطان فریبکار دکارت یا مغز در خمره است که در خصوص براهین اثبات خدا جاری شده است) درباره نتیجه تمام براهین عقلی که با استناد به قضایای پایه قصد اثبات وجود خدا را دارند، میتوان گفت این براهین یقین روانشناختی به وجود خداوند را موجب میشوند. ولی برای اثبات وجود ابژکتیو خداوند در جهان خارج کافی نیستند. آنتونی کنی و راجر تریگ و شماری دیگر از فیلسوفان دین این اشکال را به شکلی پذیرفته و افرادی همچون گیسلر تلاش در پاسخ به آن دارند. آنتونی کنی در اشکال به این شیوه از استدلال میگوید بداهت وصفی پدیدارشناختی است، لکن این ویژگی ضامن واقعنمایی آن نخواهد بود. ممکن است گزارهای باطل و حتی بیمعنا، برای من یا دیگران و حتی همه انسانها وضوحی انکارناپذیر یافته باشد. خلاصه آنکه آنچه بالضروره تصدیق میشود، لزوماً واقعنما نیست. براهین عقلی اثبات خدا نیز اگر مصون از مغالطات باشند، به گزارههای بدیهی برمیگردند، لکن این قضایا فقط ضرورت تصدیق دارند، نه واقعنمایی. به همین دلیل موضوعی تحت عنوان چالش میان ضرورت تصدیق و واقعنمایی در براهین اثبات خدا رخ مینماید.این مقاله قصد دارد از روشی دیگر اشکال یادشده را پاسخ دهد. به این ترتیب که نشان دهد بدیهیات اولیه مانند اصل تناقض، اصل هوهویت، اصل کل و جزء و نیز بدیهیات منطق مانند میتوانند به علم حضوری ارجاع یابند. از آنجا که علم حضوری متن واقع است و نه تصویر واقع، در نتیجه قضایای یادشده نیز هم بهرهمند از یقین روانشناختی خواهند بود و هم یقین معرفتشناختی.
|
کلیدواژه
|
براهین اثبات وجود خدا ,ماوردس ,واقعنمایی ,اعتبار معرفتشناختی ,اعتبار روانشناختی
|
آدرس
|
موسسه حکمت و فلسفه ایران, ایران
|
|
|
|
|
|
|