>
Fa   |   Ar   |   En
   رابطه برهان و تعریف خدا  
   
DOR 20.1001.2.9920127932.1399.1.1.68.8
نویسنده عشاقی حسین
منبع همايش بين‌المللي «عقلانيت، خداباوري و خداناباوري» - 1399 - دوره : 1 - همایش بین المللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری» - کد همایش: 99201-27932
چکیده    بین «تعریف یک شیء» و «برهان بر وجود آن» یک رابطه دو سویه برقرار است؛ به گونه‌ای که به استناد تعریف یک شیء می‌توان حد وسطی بیابیم و با تکیه بر آن، برهانی بر وجود آن شیء استخراج کنیم؛ و نیز به عکس به استناد برهان بر وجود شیء، می‌توان حریم موجودیت مصداق تعریف را پیدا کرد و با تکیه به موارد موجودیت مصداق، تعریف شایسته‌ای برای آن شیء استخراج کنیم. همچنین این رابطه دو سویه گاهی موجب می‌شود که هر یک از این دو، دیگری را ارتقاء دهد؛ یعنی گاهی برهان بر وجود یک شیء، منجر به این می‌شود که لوازم آن حقیقت کشف شود؛ و کشف این لوازم در کنار نتیجه برهان، ما را به تعریف دقیق‌تری برای حقیقت آن شیء برساند؛ و متقابلا و بدنبال استخراج تعریف دقیق‌تر، این تعریف دقیق‌تر موجب می‌شود که ما حد وسط جدیدی بیابیم که با تکیه بر آن، برهان جدیدی را بر وجود آن شیء که با آن تعریف دقیق‌تر حقیقتش روشن تر شده، استخراج کنیم؛ این رابطه دو سویه می‌تواند برای مراحلی پیش می‌رود؛ و ارتقاء تعریف، موجب ارتقاء برهان مفید تری ‌شود و به عکس ارتقاء برهان موجب ارتقاء تعریف جدید و بهتری ‌گردد.در مقاله حاضر، ما این فعل و انفعال دو سویه را در برخی تعریف‌های خداوند نسبت به برخی برهانهای وجود خداوند نشان داده‌ایم؛ ابتدا خدا را با تعریف حداقلی «موجود برترین» تعریف کرده‌ایم؛ بعد با استناد به این تعریف، توانسته‌ایم برهانی را بر وجود خداوند با چنین تعریف استخراج کنیم؛ در مرحله بعد، و با روشن شدن موجودیت خداوند با تعریف حد اقلی، ما لوازم خداوند موجود را که با برهان قبل وجودش اثبات شده بود را بدست می‌آوریم؛ و نتیجه این می‌شود که خداوند برای این که «موجود برترین» باشد باید حقیقتش «واجب الوجود بالذات» باشد؛ در اینجا است که روشن می‌شود که باید تعریف خداوند، ارتقاء یابد و دقیق‌تر گردد؛ این تعریف، همان عنوان «واجب الوجود بالذات» است؛ و در مرحله بعد، تعریف خداوند با عنوان «واجب الوجود بالذات» ما را به برهانهای دیگری که خدا را با تعریف «واجب الوجود بالذات» اثبات می‌‌کند راهنمائی می‌کند؛ در مرحله بعد، نتیجه حاصل از این برهانها، برای ما روشن می‌کند که برای این که خداوند حقیقتش، «واجب الوجود بالذات» باشد، باید باز تعریف خداوند ارتقاء یابد؛ و حقیقت او و تعریف او همان «حقیقت لابشرطی وجود» باشد.در مرحله سوم باز این تعریف سوم موجب می‌شود که برهانهائی با توجه به این تعریف جدید‌تر برای اثبات خداوند شکل بگیرد؛ و نتیجه آن برهانها نیز لازمه‌ای را موجب می‌شوند؛ و آن این که خداوند نه تنها موجود است بلکه تنها موجود حقیقی است؛ و ازین‌رو باید به دنبالش نتیجه بگیریم آنچه در پهنه هستی مشهود ما است همه از جلوه‌های آن موجود یکتا است و نه موجوداتی در کنار وجود خداوند.
کلیدواژه تعریف خداوند ,برهان وجود خدا ,برهان و تعریف ,موجود برترین ,حقیقت وجود ,واجب الوجود
آدرس پژهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved