الگوی مفهوم شناسی سنت الهی در افول هژمونی آمریکا و تاثیر آن بر فرصت‌های پیشِ روی جمهوری اسلامی ایران

روزهای اوج تمدن آمریکایی روبه‌زوال نهاده است و آرمان‌های ادعایی اومانیسم و لیبرالیسم، همچون حقوق بشر در ورای ظهور حقیقت غرب خود بنیاد، بیش‌ازپیش رنگ می‌بازد. اندیشمندان نشانه‌های زیادی بر افول هژمونی آمریکا بیان کرده‌اند: ظهور اروپایی مستقل، بازگشت شوروی در قالب روسیه جدید، سرعت چشمگیر پیشرفت چین و پیدایش قدرت‌های منطقه‌ای همانند جمهوری اسلامی ایران؛ اما این مقاله درصدد بیان چیزی فراتر از تحلیل‌های کارشناسان مختلف در مسئله افول هژمونی آمریکاست. این مفهوم و معنا برای بسیاری از روشنفکران غرب‌گرا که همچنان مسحور و مقهور قدرت دوران نظم نوین جهانی امریکا بودند، فاقد معنا و غیرقابل‌پذیرش بود تا وقتی‌که صدای شکستن استخوان‌های این قدرت هژمون را به دلیل درک بهتر و مستقیم متغیرهای قدرت بین‌الملل، تحلیل معادلات و زایش‌های قدرت جدید و چرخش و دگرگونی این معادلات، افول قدرت آمریکا را به واقعیت نزدیک دیدند و به‌تدریج، بر چیرگی این مفهوم که از جانب رهبران ایران بیان می‌شد، اعتراف کردند.رهبران ایران با تفکری که نشئت‌گرفته از قرآن و احادیث معصومین اخذ کرده‌اند، همواره به بیان سنت الهی بر پیروزی جبهه حق بر باطل و محکوم بودن تفکرات مارکسیستی و لیبرالیستی به شکست پرداخته‌اند. این مقاله درصدد ارائه الگویی مفهومی از سنت الهی بر شکسته شدن هژمونی آمریکا است که در ادامه، تاثیر این افول بر فرصت‌هایی که پیش روی مومنان برای ارائه مفاهیم و تفکرات خود بر جهانی که تحت تاثیر این هژمون قرارگرفته، اختصاص داده شده است. روشی که مقاله برای تبیین این مفهوم و ارائه الگو به کار گرفته، روش تحلیل مضمون است.