>
Fa   |   Ar   |   En
   این همانی شخص در دنیا، عقبی و حشر از نظر توماس اکویناس  
   
DOR 20.1001.2.9819021551.1399.2.1.28.6
نویسنده همتی ذوالفقار ,رفیقی سمیه
منبع آموزه هاي ديني و مسئله نفس و بدن 2: جاودانگي نفس در اسلام ومسيحيت - 1399 - دوره : 2 - آموزه های نفس و بدن 2: جاودانگی نفس در اسلام ومسیحیت - کد همایش: 98190-21551
چکیده    آکویناس به پیروی از ارسطو، تعریفی کل گرایانه از شخص ارائه می دهد. او بر این باور است که نفس به‌تنهایی نمی تواند ممیزه انسان محسوب شود، بلکه او باید از ماهیت کامل نوع خود برخوردار باشد. نفس جزئی از ماهیت انسان است، نه ماهیت کامل او. براین‌اساس، آکویناس شخص را ترکیبی از نفس و بدن برمی شمارد. چنین تعریفی از شخص باعث شده آکویناس معتقد باشد که انسان در روز قیامت باید با نفس و بدن محشور شود. او بر این باور است که هویت شخص محشورشده باید همان هویت شخص زنده باشد. این همانی شخص محشورشده نه‌تنها به گوشت و استخوان های او وابسته است، بلکه این گوشت و استخوان ها باید همان گوشت و استخوان های خود شخص زنده باشد. اما مسئله این است که پس از مرگ انسان، بسیاری از اجزای بدن او از بین می روند و حتی با اجزای بدن موجودات دیگر نیز آمیخته می شوند. بر این مبنا، آکویناس چگونه می تواند معاد دوباره بدن را توجیه کند؟ بررسی بیشتر این مسئله نشان می دهد اگرچه آکویناس دلایلی فلسفی بر مبنای علل ارسطویی برای توجیه این همانی شخص دنیوی و اخروی ارائه می دهد، اما او این دلایل را ناکافی می داند و به آموزه های کلامی متوسل می شود تا نشان دهد خداوند با استفاده از قدرت خویش، در روز قیامت بدن شخص را به همان صورت اولیه اش محشور می کند. در این مقاله می-کوشیم ضمن بررسی این دلایل فلسفی و کلامی، پاره ای از الزامات تعریف آکویناس در مسائلی چون افراد معلول را بررسی کنیم.
کلیدواژه آکویناس ,اینهمانی ,شخص ,علل ارسطویی ,رستاخیز.
آدرس دانشگاه تبریز, ایران, دانشگاه تبریز, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved