حجاب و کنترل آگاهانه احساس

حجاب و پوشش یک سیستم فکری و رفتاری بوده که بخشی از سیستم کلان زندگی را تشکیل می‌دهد. نگاه خرد و جزءنگر به مقوله حجاب، بدون در نظر گرفتن ارتباط آن با سایر ابعاد، در رسیدن به زندگی هوشمندانه، سالم و همراه با موفقیت ممکن نبوده و زندگی از کیفیت برتر برخوردار نخواهد شد. از آن‌جا که احساس و خواسته‌های دل به خصوص در مورد خودنمایی و خودآرایی در زنان بیش از مردان شیوع دارد، حجاب طرح اسلام برای مدیریت و کنترل احساس و خواسته‌های دل است. نتیجه مدیریت احساس در مقوله حجاب به تصمیمی منجر خواهد شد که پرهیز از خودمحوری و ظاهرگروی است، بر این اساس کنترل احساس آگاهانه، منطبق بر عقل است و منفعت آن به جسم، روح و فکر، جامعه و جهان ابدی می‌رسد. این مقاله در صدد است با بهره‌گیری از روش توصیفی- تحلیلی، و با استفاده از نرم افزارهایی مثل جامع التفاسیر و جامع الاحادیث و به ویژه از کتاب «کارگاه آموزشی نگرشی دیگر به حجاب»، نگاهی تازه به مسئله حجاب داشته و با هدف ارائه تبیینی صحیح از حقیقت حجاب، آن را از منظر جدید و به شکل منطقی و سیستمی ارایه دهد؛ بدین منظور، هدف کلی آن بررسی شده، سپس نقطه شروع فعالیت سیستم تعیین می‌شود، در گام بعد مهم‌ترین و اساسی‌ترین فعالیت و پردازشی،‌ که در سیستم رخ می‌دهد، معلوم می‌گردد. در ادامه، راهبردها و راه‌کارهای عملیاتی سیستم مورد توجه قرارگرفته و نقاط بحران‌زا و خطرآفرین آن مشخص می‌شود و در آخرین مرحله محصول و خروجی سیستم مورد بررسی قرار می‌گیرد