شناسایی شاخص های مشکلات زوجین ترکمن متقاضی طلاق: یک مطالعه کیفی

هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مشکلات زوجین ترکمن از نظر زوج های ترکمن نگاشته شده است. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا کیفی بود . جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین ترکمن متقاضی طلاق ارجاعی دادگستری جهت صلح و سازش به مرکز مشاوره بودند که تعداد 20 زوج بر اساس نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع انتخاب و در پژوهش شرکت کردند برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شد. یافته ها: بعد از تحلیل داده ها 4 مقوله اصلی ناکارآمدی زوجی، ناکارآمدی فردی، شرایط زمینه ای و شرایط فرهنگی به دست آمد. ناکارآمدی زوجی با14 مقوله فرعی (عکس العمل زوجین در هنگام بروز اختلاف، ارتباط ناکارآمد، عدم همسویی و هماهنگی با یکدیگر، عدم کامروایی جنسی، بی وفایی، محرومیت عشق، بی توجهی به روابط خویشاوندی و دوستی، عدم ایفای نقش های زوجی، نقش مخرب خانواد های اصلی، عکس العمل خانواده های اصلی در هنگام بروز اختلاف، عدم شفافیت و صداقت در رابطه، مرزسازی ناکارآمد، نگرش منفی به آینده رابطه، بی توجهی و تفاوت در نگرش دینی ) ناکارآمدی فردی با 1 مقوله فرعی(ویژگی های شخصیتی موثر در طلاق) شرایط زمینه ای با 2 مقوله فرعی (شکل گیری نامناسب ازدواج، عوامل اجتماعی موثر بر طلاق) و شرایط فرهنگی با 1مقوله فرعی(عوامل فرهنگی موثر بر طلاق). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد که بسیاری از مشکلات زوجین قوم ترکمن مشابه مشکلات دیگر زوج ها است.و می توان با تدوین بسته آموزشی متناسب با مشکلات تعارضات زوجی را کاهش داد.

Identifying the indicators of the problems of couples seeking a divorce in Torkaman city

Aim: The present research was written to identify the problems of couples of Torkaman city from the perspective of Torkaman couples. Methods: This research was a qualitative content analysis method. The statistical population of this study included all Torkaman couples seeking divorce referred to the counseling center by the judiciary for peace and reconciliation. Twenty couples were selected based on purposive sampling and saturation criteria and participated in the study. An indepth semistructured interview method was used to collect the data. Results: After analyzing the data, 4 main categories of marital inefficiency, individual inefficiency, underlying conditions, and cultural conditions were obtained. Marital inefficiency included 14 subcategories (couple’s reaction in the event of a dispute, dysfunctional relationship, lack of alignment and coordination with each other, lack of sexual intimacy, infidelity, deprivation of love, disregard for kinship and friendship, failure to play marital roles, and destructive role of families, reaction of families when there is a dispute, lack of transparency and honesty in the relationship, inefficient life stages, negative attitude towards the future of the relationship, inattention and difference in religious attitude). Individual inefficiency included 1 subcategory (effective personality traits in divorce). Underlying conditions included 2 subcategories (Improper formation of marriage, social factors affecting divorce) and cultural conditions included 1 subcategory (cultural factors affecting divorce). Conclusion: According to the findings, it can be concluded that there will be effective steps taken to improve marital life by developing an educational package based on the problems of the couples in Torkaman city.