بررسی رویکرد مدیریت دانش در برنامه ریزی بازاریابی

مدیریت دانش و برنامه ریزی بازاریابی و ارتباط بین این دو، از جمله مباحثی است که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه مدیران و تحلیل گران قرار گرفته است. همسویی برنامه های مدیریت دانش با استراتژی های سازمان از قبیل برنامه ریزی بازاریابی ، علاوه بر تضمین اجرای آن برنامه ها، پیاده سازی آنها را نیز تسهیل می کند.یکی از مشکلات سازمانهای ایرانی پیاده سازی برنامه های بازاریابی است.بخشی از موانع پیاده سازی مرتبط با عدم ارتباط برنامه مدیریت دانش و عوامل زیرمجموعه آن با برنامه ریزی های کلان و به تعبیری استراتژی های اصلی یک برنامه بازاریابی است. مدیریت دانش اجرای ملزومات برنامه مدیریتی در سازمان را در یک همراستایی منظم و مشخص با استراتژی اصلی سازمان در مسیر هم افزایی دانشی کمک می نماید . راه حل ایده آل ، ایجاد و پیاده سازی فرآیندی است که بتوانند دارایی های دانشی سازمان را افزایش داده و سرانجام بتوانند دانش سازمانی در قالب یک برنامه منظم و دقیق به موفقیتهای کسب و کار تبدیل کنند و با بکارگیری آنها مزیت رقابتی، رشد پایدار و افزایش منابع را ایجاد کند. در راستای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار توجه به دانش موجود، چگونگی استفاده موثر از آن و ایجاد ساختاری برای استفاده از اطلاعات و دانش جدید امری مهم و حیاتی شمرده میشود که سازمان باید توجه ویژه ای به آن داشته باشد. ارتباط و اثربخشی این دو موضوع میتواند نتایج موثر و گسترده ای را برای هر سازمان و مجموعه ای بوجود آورد. در دنیای رقابتی امروز لازم است که سازمانها فرآیند کسب دانش و یادگیری را با روشی بهتر از رقبا اجرا کنند که لازمه ی اینکار، استقرار اثربخش مدیریت دانش و شیوه ها و برنامه ریزی های بازاریابی نوین است. به همین منظور در این تحقیق به شیوه ای توصیفی و تحلیلی به بررسی مفهوم، اهمیت و ضرورت مدیریت دانش و رویکردهای آن در برنامه ریزی بازاریابی پرداخته شده است.هدف این تحقیق در واقع مشخص کردن لزوم بکارگیری مدیریت دانش در تهیه یک برنامه ریزی بازاریابی، در قالب یک چارچوب دانشی می باشد