تاثیر مولفه‌های تفکر استراتژیک بر گرایش کارآفرینانه اساتید تربیت بدنی

امروزه بسیاری از سازمان ها به لزوم و اهمیت کارآفرینی در سازمان و گرایش کارآفرینانه پی برده اند در واقع این گونه تغییر گرایش در استراتژی، در پاسخ به نیازی است که در نتیجه تحولات و تهدیدات گسترده بین المللی به وجود آمده است؛ لذا هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر مولفه های تفکر استراتژیک بر گرایش کارآفرینانه اساتید تربیت بدنی بود. این تحقیق از انواع تحقیقات توصیفی-همبستگی بوده و جامعه آماری مورد پژوهش کلیة اساتید هیات علمی گروه های تربیت بدنی دانشگاه های استان کرمان بود. تعداد جامعة آماری تحقیق شامل 41 نفر بودند و ازینرو نمونه‌گیری تحقیق نیز بصورت تمام شمار صورت پذیرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل: پرسشنامه تفکر استراتژیک حسینی و همکاران(1391) شامل 40 گویه و پرسشنامه گرایش کارآفرینانه وطن‌خواه و رضایی مقدم(1394) دارای 44 گویه بود. جهت ارزیابی روایی ابزار از روایی صوری و محتوایی با استفاده از نظرات 10 نفر از اساتید دانشگاهی متخصص در این زمینه استفاده گردید. جهت بررسی پایایی پرسشنامه‌ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصدها) و استنباطی (آزمون شاپیرو ویلک و رگرسیون خطی) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار آماری spss25 صورت گرفت. نتایج نشان داد تفکر استراتژیک و مولفه های تصویر آینده آرمانی و تمرکز بر آن، و فرصت جویی هوشمندانه با دیدگاه سیستمی اثر مثبت و معنی داری برگرایش کارآفرینانه اساتید گروه های تربیت بدنی دانشگاه های کرمان داشته اند(05/0 p<). با توجه به یافته-ها تقویت تفکر استراتژیک در اعضای هیات علمی گروه های تربیت بدنی می تواند منجر به تقویت گرایش کارافرینانه آنها شده و بهبود گرایش و نگرش کارافرینانه و انتقال این نوع گرایش به دانشجویان و جامعة هدف می تواند ذهنیت و نگرش آنها را برای ورود به فضای کارافرینانه آماده سازد.