بررسی روابط بینامتنی رمان «سیلوی» ژرار دونروال و«بوف کور» صادق هدایت(بر اساس نظریه ژرار ژنت)
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9819090656.1398.14.1.202.7
|
نویسنده
|
جوزی مصطفی ,سیف روح اله
|
منبع
|
انجمن ترويج زبان و ادب فارسي - 1398 - دوره : 14 - چهاردهمین گردهمایی بین المللی انجمن ترویج زبان وادب فارسی - کد همایش: 98190-90656
|
چکیده
|
خوانش دقیق و درک عمیق یک متن، بدون در نظر گرفتن متون پیشین و همزمان با آن، امکانیذیر نیست و هیچ اثری از آثار پیش از خود مستقل نیست. موضوع ارتباط یک متن با متون دیگر، نخستین بار مورد توجّه باختین قرار گرفت و سپس توسّط ژولیا کریستوا و ژرار ژنت، گسترش یافت. ادبیات داستانی ایران به ویژه از دوره رمانتیک به بعد چه از نظر فرم و چه محتوا قطعا تحت تاثیر ادبیات اروپا و آمریکا بوده است. در این میان شخصیتهای برجسته این جریان، مانند صادق هدایت که مراودات فرهنگی و ادبی بیشتری با آنان داشته، بیش از دیگران در معرض تاثیر پذیری و تاثیرگذاری بوده اند. این پژوهش بر آن است تا با بررسی دو رمان «بوف کور» صادق هدایت و «سیلوی» ژرار دونروال به شکل تطبیقی، برخی قرابتهای فکری دو نویسنده را روشن سازد. از همانندیهای این دو رمان میتوان به شخصیتها، مضامین و موتیفهای مشترک اشاره کرد. از جمله میتوان به دو تم زن و زمان اشاره کرد که در دو رمان مشابه هستند. در نهایت با بهره گیری از نظریه ترامتنیت ژرار ژنت نتیجه گرفته شده که هر چند حدود 85 سال فاصله زمانی بین نگارش متون مورد بحث بوده است، رابطه بینامتنی بین این آثار وجود دارد که همین امر میتواند به شناخت و بازخوانی بوف کور، کمک کند.
|
کلیدواژه
|
سیلوی، دونروال، بوف کور، هدایت، بینامتنیت، ژنت.
|
آدرس
|
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور, ایران, دانشجوی کارشناسیارشد ادبیات تطبیقی دانشگاه پیام نور واحد خرم آباد, ایران
|
|
|
|
|
|
|