بررسی شخصیت های دو رمان خشم و هیاهو و سمفونی مردگان«بر اساس نظریة بدخوانی خلاق»

دراین مقاله به بررسی شخصیت های دو رمان «خشم و هیاهو» – به عنوان متن پایه- و «سمفونی مردگان» – به عنوان متن دوم- براساس نظریة «بدخوانی خلّاق» هارولد بلوم و شیوه های بدخوانی مولف دیرآمده از متن پایه پرداخته شده است. «هارولد بلوم» (harold bloom) منتقد معاصر آمریکایی است که اعتقاد دارد هر اثر ادبی، بازنوشت خلّاقانه ای از اثری دیگراست و نویسندگان دیرآمده به مثابۀ پسرانی هستند که آرزویشان بیرون آمدن از زیر سایة پدری نیرومند – شاعران برجستة روزگاران پیشین- است. بدخوانی خلّاق که بسیار وام دار نظریة «عقدة ادیپ» فروید است، به مجموعة تلاش هایی گفته می شود که مولف دیرآمده، برای رهایی از «اضطراب تاثیر پذیری» به کار می بندد.