مطالعة تطبیقی شیوههای کانونی سازی روایت در«خسرو و شیرینِ» نظامی و «شیرین و خسروِ» امیرخسرو دهلوی
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9819090656.1398.14.1.211.6
|
نویسنده
|
محجوب فرشته
|
منبع
|
انجمن ترويج زبان و ادب فارسي - 1398 - دوره : 14 - چهاردهمین گردهمایی بین المللی انجمن ترویج زبان وادب فارسی - کد همایش: 98190-90656
|
چکیده
|
تکنیک روایی یا فن روایت و روایتگری که در روایات آثار ادبی فاخر به عنوان یک صنعت ادبی داستانی شناخته میشود به هر یک از روشهایی گفته میشود که روایتگر از آنها به منظور خلق روایت، القای مفاهیم، انتقال اطلاعات و به خصوص به منظور توسعه و پیشبرد روایت برای کاملتر یا پیچیدهتر یا جذابتر کردن آن استفاده میکند. تکنیکهای روایی با عناصر ادبی، که ذاتاً در آثار ادبی وجود دارند متفاوت هستند. یکی از مهمترین تکنیکهای روایت پردازی « کانونی سازی » است. منظور از کانونی سازی، کانون دیدی است که در روایت شکل گرفته و از آن منظر که ممکن است ادراکی، روانشناختی یا ایدئولوژیک باشد، افراد و وقایع داستانی را مورد مشاهده و ارزیابی قرار میدهد و با زاویة دید متفاوت است. در مطالعات کانونی سازی هر کدام از شخصیتها همپای راوی، مدرک و بیننده ای خاص از داستان و صاحب ادراکی هم سطح با او است. در میان متون روایی شاخص زبان فارسی، منظومة « خسرو وشیرین » نظامی از روایات قابل توجه است. این داستان که به سبب رنگ ملّی و برخورداری از زمینههای افسانه ای و غنایی از زیبایی و اهمیت خاصی برخوردار است پس از نظامی مورد تقلید بسیار قرار گرفته است. در زمرة این نظیره گوییها منظومة « شیرین و خسرو » امیرخسرو دهلوی ملقّب به طوطی هند است. امیرخسروکه دومین منظومة خمسة خویش را به این داستان اختصاص داده با آنکه سوژه و سیر اصلی داستان را مطابق روایت نظامی سروده است و در کنار آن تغییراتی نیز در جریان داستان ایجاد کرده، در شیوة پردازش روایت و استفاده از شگردهای زبانی، انتخاب واژگان و صور خیال در پیشبرد داستان به پای چیره دستی و توانمندی نظامی نمیرسد؛ با این وجود شیوة روایت پردازی هر دو شاعر به لحاظ دقت در مبحث کانونیسازی، موقعیّت کانونیساز و میزان تداوم کانونیسازی و مهارت استفاده از این شگرد قابل تامل است. پژوهش حاضر به شناخت و تحلیل مهارتهای نظامی گنجوی به عنوان یکی از ارکان پنجگانة شعرفارسی و امیرخسرودهلوی، به عنوان سراینده ای نام آور و مقلّدی چیره دست، در ساخت و پرداخت روایت و از منظر گونههای کانونی سازی خواهد پرداخت. حاصل آنکه در داستان « خسرو و شیرین » نظامی و درشاخة کانونی سازی ادراکی، کانونی سازی زمانی با 63% از شمار روایات بیش از مکانی، در شاخة کانونی سازی روان شناختی مولفههای شناختی با 59% بیش از مولفههای عاطفی و در کانونی سازی ایدئولوژیکی، نرم غالب با 86% تکرار بیش از نرم همجوار در ساخت روایات مورد توجّه این سخنور قرار گرفته است؛ حال آنکه در شیوة روایت پردازی امیر خسرو، شاخصههایی همچون کانونی سازی مکانی و مولفههای عاطفی بر فضای روایت غالبند. علاوه بر آن تحلیل آمار هر یک از گونههای کانونی سازی مورد استفادة نظامی و امیرخسرو دهلوی، نشان خواهد داد که چگونه اندیشههای عرفانی هر یک از دو سخنور، در پرداخت و جهت دهی روایات مدّ نظر و توجه به گونههای خاص ازکانونی سازی، تاثیری شگفت نهاده است.
|
کلیدواژه
|
خسرو و شیرین نظامی، شیرین و خسرو امیر خسرودهلوی، کانونی سازی ادراکی، کانونی سازی روان شناختی، کانونی سازی ایدئولوژیکی.
|
آدرس
|
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور اردستان, ایران
|
|
|
|
|
|
|