موانع و دشواری‌های اجرای الگوی پیشرفت

توسعه ‌یافتگی از اهدافی است که ملت‌ها و دولت‌ها برای کسب آن در تلاش هستند، از سویی کشورهای غربی در طول تاریخ تلاش کرده‌اند به مردم کشورهای جهان نشان دهند تنها راه دستیابی به توسعه پیروی از اصول آنها است. لیکن به دلایل مختلف ازجمله زمان، مسائل فرهنگی، وجود تضاد در حوزه ایدئولوژی و غیره، سبب گردیده الگوی غربی مناسب هر جامعه بلاخص کشور ما نباشد. از طرفی برخی از متفکران توسعه را نوعی تغییر تمدنی می‌دانند؛ تغییری که متاثر از مبانی معرفتی و پیشینه تاریخی خاص خود است. در کشور ما اخیراً بازنگری اساسی در الگوهای توسعه با عنوان «الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی» مطرح شده است، زیرا الگوی پیشرفت در مقابل نقایص توسعه می‌باشد، از جمله توسعه همواره منهای عدالت بوده است، در غرب به عدالت توجه نمی‌شود و حتی عدالت اجتماعی را مانع توسعه می‌دانند. یافته‌‌ها نشان می‌دهند: اولاً در الگوی پیشرفت مبانی معرفتی لحاظ می‌شود. ثانیاً به جنبه‌های معنوی انسان توجه می‌شود. ثالثاً الگوی پیشرفت خاستگاه بومی و اسلامی دارد. اما کشور ما برای رسیدن به آن با موانع بسیاری مواجه است. مقاله حاضر با استفاده از روش کیفی و تکنیک توصیفی تحلیلی با تحلیل اسناد و مدارک، به مفهوم و ماهیت الگوی اسلامی و موانع و آسیب‌شناسی آن پرداخته است و نتیجه حاصله اینکه با استفاده از الگوهای پیشرفت اسلامی ایرانی نقایص توسعه برطرف می‌شود، و با تحقق الگوی اسلامی ایرانی، می‌توان به پیشرفت مبتنی بر آرمان‌ها و اهداف نظام اسلامی به تکامل و تعالی رسید. اما موانع بسیاری به علل مختلف از جمله ساختار نادرست مدیریتی مانع به ثمر رسیدن پیشرفت می‌باشد.