گفتمان سیاست خارجی ج.ا.ایران در عرصه روابط بینالملل بر اساس رویکردهای منطقهگرایی و جهانگرایی
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9921095713.1399.9.1.69.8
|
نویسنده
|
نواختیمقدم امین
|
منبع
|
الگوي اسلامي ايراني پيشرفت؛ زمينههاي تحقق و ضمانتهاي اجرا - 1399 - دوره : 9 - نهمین کنفرانس ملی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت - کد همایش: 99210-95713
|
چکیده
|
منطقهگرایی و جهانیگرایی دو فرآیندی هستند که در حوزهی اقتصاد سیاسی بینالملل بسیار مورد توجه میباشند. ﻣﻨﻄﻘﻪﮔﺮاﻳﻲ ﻧﻮﻳﻦ در ﻃﻲ دو دههی ﮔﺬﺷﺘﻪ در ﻧﻘﺎط ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺟﻬﺎن ﺑﻪ روﻧﺪی رو ﺑﻪ رﺷﺪ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﺷﺪه که منجر به ﻓﺰوﻧﻲ ﺗﺠﺎرت بین کشورهای ﻋﻀﻮ و روانسازی جریانهای مالی- انسانی در درون ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﺪه است. جهانیگرایی و منطقهگرایی در تمامی عرصهها و به خصوص عرصهی اقتصاد به عنوان اساس توسعه، نقشی تعیینکننده دارد. به بیان دیگر اتخاذ هر کدام از این دو جهتگیری به عنوان نقشهی راه در زمینهی مراودات و ارتباطات میان واحدهای سیاسی در جهان، عوامل گوناگونی را تحت تاثیر قرار میدهد. از سوی دیگر نامشخص بودن جهتگیری یک کشور نسبت به سیاست خارجی خود (منطقهگرایی- جهانگرایی)، در عرصهی سیاست نوین جهانی میتواند آن کشور را در زمینهی دستیابی به توسعه دچار بحران کند. علت اینکه جهتگیری متزلزل و تغییرات سریع آن در سیاست خارجی تمامی جنبهها را تحت تاثیر قرار میدهد این است که سیاست بینالملل و نظام بینالملل حال حاضر جهان به حدی در همتنیده و پیچیده است که تمامی کشورها از یک سو نیازمند به یکدیگر هستند و از سوی دیگر توسعه در داخل مرزهای یک کشور بیارتباط با نحوهی ارتباط آن کشور با منطقهی خود یا جهان نیست. در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و در طی 40 سال بعد از انقلاب اسلامی، این چرخش سیاستگزاری در رفتار دولتها به خوبی قابل مشاهده است. این رفتارها و تغییرات به حدی زودگذر، بیپایه، بدون توجه به شرایط اثرگذار و حتی گاهی شخصی و وابسته به کابینه دولت بوده است که قطار حرکت کشور ایران را به سمت توسعه، بسیار کند و بیمقصد کرده است. این نوشتار به این مسئله میپردازد که این جهتگیریها، برنامهریزیها و سیاستگذاریهای توسعهمحور باید در راستای اهداف کلان و بر اساس نیازها و منافع ملی و در راس آن توسعهی پایدار و اجرای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران طراحی شود تا بتوان این برنامهها را به عنوان الگویی برای پیشرفت در جهان معرفی کرد. تحولات سیاسی- اقتصادی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، در پنج دورهی مجزا قابل بررسی و تحلیل میباشد. در این دوران برنامهها و سیاستگذاریهای متفاوت و بعضاً متناقضی در خصوص مسئلهی توسعه طراحی، تصویب و اجرا شدهاند و به تبع آن نیز دیدگاهها و جهتگیریهای گوناگونی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حاکم شدهاند. این جهتگیریها و سیاستگذاریهای حوزهی توسعه، در برهههای مختلف زمانی بنا به دلایل گوناگون تغییر یافته و هدفهای متفاوتی را در پیش گرفتهاند. مسئلهی اصلی این نوشتار مبتنی بر این سوال اساسی است که چگونه تغییر گفتمانهای کلان و سیاستگذاریهای اقتصادی- اجتماعی و سیاسی در دولتهای مختلف، دستیابی به منافع ملی و توسعهی اقتصادی را دچار اختلال کرده است؟ به چه دلیل این گفتمان همواره بین منطقهگرایی و جهانیگرایی در نوسان بوده است؟ فرضیه این نوشتار چنین صورتبندی شده است: تغییر مکرر گفتمانهای اقتصادی- سیاسی بعد از انقلاب اسلامی از جهانیگرایی به منطقهگرایی و به عکس، مانع از دستیابی به توسعه پایدار شده است. به زعم نگارنده منطقهگرایی نوین امکان جدیدی فراهم میسازد که با حفظ هویت و ارزشهای ملی و با ایجاد بلوک اقتصادی قدرتمند از کشورهای در حال توسعه و منطقه بتوان به توسعهی پایدار و همهجانبه دست یافت.
|
کلیدواژه
|
جهانیسازی ,منطقهگرایی نوین ,توسعهی پایدار ,برنامههای توسعهی جمهوری اسلامی ایران
|
آدرس
|
دانشگاه محقق اردبیلی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
navakhti@yahoo.com
|
|
|
|
|