تحلیل جامعه‌شناختی پدیده سرمایه‌گذاری فرامرزی در بخش مسکن

هدف اصلی پژوهش، فهم دلایل، استراتژی‌ها و پیامدهای پدیده سرمایه‌گذاری‌های فرامرزی شهروندان در بخش مسکن می‌باشد. روش تحقیق این مقاله، کیفی و مبتنی بر تئوری داده بنیاد است که در آن با استفاده از مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته و نمونه‌گیری نظری با 18 سرمایه‌گذار فرامرزی ساکن تبریز و تحلیل داده‌ها بر اساس رویه نظام‌مند اشتراوس و کوربین، کدهای باز، محوری و گزینشی استخراج شده است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که کدهای عدم امنیت اقتصادی، حفظ ارزش دارایی‌ها، تسهیلات و مشوق‌های دولتی، تجربه‌های موفق مهاجران، تحولات سیاسی و اجتماعی به عنوان شرایط علی، و کدهای قوانین و مقررات کشور مقصد، دسترسی به اطلاعات، تجارب فرهنگی و شبکه‌های اجتماعی به عنوان شرایط زمینه‌ای، و سرانجام کدهای شوک ارزی و نرخ تبدیل، رقابت با دیگر سرمایه‌گذاران و موانع تصمیم‌گیری به عنوان شرایط مداخله‌گر دلایل اصلی و مهم سرمایه‌گذاری فرامرزی شهروندان در بخش مسکن محسوب می‌شوند. از سوی دیگر، با تولید و بازتولید دو استراتژی پذیرش و مقاومت توسط شهروندان، یافته‌ها حاکی از آن است که اولا سرمایه‌گذاری فرامرزی در سال‌های اخیر منجر به کاهش سرمایه‌گذاری داخلی و ایجاد وابستگی به بازارهای خارجی شده است. از سوی دیگر، این فرآیند به توزیع نابرابر ثروت و تغییر در الگوهای مهاجرت و خانوادگی نیز دامن زده و انسجام اجتماعی را کاهش داده است. همچنین، پیامدهایی مانند تضعیف هویت ملی، تغییر در ارزش‌ها و باورها، و شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی جدید از دیگر نتایج این سرمایه‌گذاری‌ها است. سرانجام، یافته‌های این پژوهش با توجه به کد هسته ساختارهای انگیزشی در کنش‌های فرامرزی نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری فرامرزی در بخش مسکن، به‌عنوان یک پدیده اجتماعی-اقتصادی، تحت تاثیر ساختارهای انگیزشی ناشی از موضوعات مختلف علی، زمینه‌ای و مداخله‌گر قرار داردو در نتیجه، این پدیده علاوه بر ایجاد پیامدهای اقتصادی و اجتماعی متعدد، به بازتعریف روابط اقتصادی و هویتی شهروندان در بستر جهانی‌شدن منجر شده است.

understanding cross-border investment dynamics in the housing sector

this paper explores and tries to explain the transnational investment behavior of tabriz citizens in the foreign countries’ residential sectors. the main focus of this study is to investigate the motivations, strategies, and outcomes linked to such cross-border investments. the research design adopted for this study is qualitative, based on the grounded theory approach. using in-depth interviews with 18 cross-border investors from tabriz and data analysis based on strauss and corbin’s approach, some open, focused, and selective codes were extracted. based on the research findings, it is observed that economic insecurity, preservation of asset value, government incentives, and successful experiences of migrants and political-social changes are among the causal conditions. yet, the variables incorporated in the contextual factors are legal environments of host country, information availability, cultural contact and social networks. whereas, the fluctuating currency, changing exchange rate, competition between investors, and psychic effects are recognized to be intervening variables. all these factors collectively are considered as main driving forces for cross-boundary investments of the people in the real estate sector . contrarily, the research findings indicate that such strategies of acceptance and resistance by the citizens have led to reduced domestic investment and increased dependence on foreign markets through the results of cross-border investment activities over the past years. the happening has also contributed towards uneven distribution of wealth, migration and family system changes, as well as breakdown of social cohesion. the effects of such investments also include the loss of national identity, changes in values and beliefs, and the discovery of new social networks. the inference from this research is that while iranians’ cross-border investment may yield short-term personal financial gains, it has very significant long-term costs regarding its adverse impact on the sustainable development and welfare of the iranian society.