|
|
پیامبر اسلام(ص) و مدیریت تعالیبخش در اقتصاد سیاسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بنی اشراف امیر حسین ,علی پوریانی طهماسب ,بهرامی روح الله ,دادفر سجاد
|
منبع
|
مطالعات اقتصاد سياسي بين الملل - 1397 - دوره : 1 - شماره : 1 - صفحه:81 -104
|
چکیده
|
هر جامعهای اعم از بدوی و مدنی، مبتنی بر یک شکلبندی سیاسی است که برای ماندگاری خود باید از یک ساز و کار اقتصادی بهرهمند باشد. این ساز و کار اقتصادی در زمان جاهلی بر استفاده ابزاری از موقعیت جغرافیایی مکه بهعنوان یک منطقه استراتژیک تجاری دینی و نیز اقتصاد قبیله با مولفههایی چون غارت، غنیمت و... مبتنی بوده است. با ظهور اسلام و تشکیل جامعه اسلامی تحت رهبری حضرت محمد(ص) قابل انتظار است که نظام نوپای وی هم نیازمند بنیان و ساز و کاری اقتصادی بوده و اقتصاد اعراب جاهلی که بهصورت و سیرت در وضعیتی بدوی و عمدتاً غیراخلاقی قرار داشت، مورد تایید اسلام نباشد. وانگهی عبور از این ساختار و جایگزینی آن با نظامی جدید از مبادی و مبانی اقتصادی هم ممکن نبود. لذا تحقیق حاضر به دنبال ارائه چارچوبی روشی برای فهم درستتر از مدیریت پیامبر(ص) در حوزه اقتصاد سیاسی و در رویارویی با اقتصاد سیاسی صدر اسلام است. رفتار مدیریتی پیامبر(ص) در مسیر تعالیبخشی است و ما میتوانیم این تعالیبخشی را در مفهوم امروزی ایدئالیسم عینیگرا پی گرفته و قابل فهم نماییم و امروزه نیز بهعنوان الگویی قابل قبول در مدیریت اقتصاد سیاسی از آن بهرهمند شویم.
|
کلیدواژه
|
اقتصاد سیاسی، اسلام، تعالیبخشی، ایدئالیسم عینیگرا، پیامبر اسلام(ص)
|
آدرس
|
دانشگاه رازی, ایران, دانشگاه رازی, گروه علوم سیاسی, ایران, دانشگاه رازی, گروه تاریخ, ایران, دانشگاه رازی, گروه تاریخ, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Prophet Muhammad (PBUH) and the Sublime Management in Political Economy
|
|
|
Authors
|
Baniashraf SeyyedAmirHossein ,Alipouryani Tahmasb ,Bahrami Rouhollah ,Dadfar Sajad
|
Abstract
|
Every society, either primitive or civilized, is based on a political formation that requires to use an economic mechanism in order to survive. Throughout Jahiliyyah, this economic mechanism was based on the instrumental use of Mecca’s geographical location as a commercialreligious region, and also based on the tribal economy with such factors as plundering, looting and so on. With the advent of Islam and the formation of an Islamic community under the leadership of the prophet Muhammad (PBUH), it was expectable that his newlyestablished system required economic mechanism, and also the economy of Jahiliyyah Arabs, which was primitive and mostly immoral, was not confirmed by Islam. Furthermore, going beyond this structure and replacing it with a new one was not possible economically. Thus, the present study aimed at presenting a theoretical framework to help better understand the prophet Muhammad’s (PBUH) politicaleconomy management as it opposed the political economy of early Islam. The prophet Muhammad’s (PBUH) management was sublime and we can follow this sublimity in the objective idealism and make it more comprehensible and benefit from it as an acceptable model in politicaleconomy management.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|