پیش بینی میزان فعالیت بدنی براساس موانع مشارکت به فعالیت بدنی در زنان روستایی استان آذربایجان شرقی

هدف از این پژوهش، بررسی میزان فعالیت بدنی و علتیابی موانع پیش روی مشارکت زنان روستایی در فعالیتهای ورزشی در استان آذربایجان شرقی می باشد. روش تحقیق: این مطالعه از نوع توصیفی-پیمایشی و از شاخه تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه زنان در دامنه سنی 25 تا 64 سال روستاهای استان آذربایجان شرقی تشکیل دادند. توزیع جغرافیایی تعداد کل آزمودنیهای استان آذربایجان شرقی در 5 منطقه مرکزی، شمالغرب، شمال شرق، جنوب غرب و جنوب شرق درنظر گرفته شد و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای از مناطق مذکور و با کمک فرمول کوکران، تعداد 118 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه عوامل بازدارنده از مشارکت ورزشی کشگر و پرسشنامه سطح فعالیت بدنی بک و همکاران بود. در تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی به روش تحلیل رگرسیون چندگانه به روش اینتر با کمک نرم افزار spss نسخه 25 استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل نشان داد از میان سه دسته موانع معرفی شده، موانع ساختاری اصلی ترین دلیل عدم مشارکت بانوان روستاهای این استان به ورزش بوده و در رتبه بعد موانع فردی قرار دارد. از طرفی باتوجه به نتایج آزمون رگرسیون، مولفه های موانع بازدارنده در پیش بینی میزان فعالیت بدنی زنان روستایی تا حد 56 درصد موثر گزارش شدند. بحث و نتیجه گیری: باتوجه به این نکته که از بین بردن موانع و یا کاهش آن می تواند میزان مشارکت را افزایش دهد، میتوان با راه‌اندازی ایستگاههای ورزشی در پارکها و محلات و پرداخت بخشی از هزینه ها توسط دولت در جهت کاهش هزینه های سالنها و اماکن ورزشی زنان را به سوی فعالیتهای ورزشی سوق داد.

Predicting the amount of physical activity based on barriers which women's exercise is faced on in East Azerbaijan villages

the objective of this study was to monitoring the level of physical activity and barriers to participation of rural women in sports in East Azarbiejan. method: This study is a descriptive-survey of applied research. The statiscal population consisted of all East Azarbaijans women in age ranges between 25-64 years old. The sample method was cluster simoling in this way, total number of subjects in east provience was geographically divided into 5 region: central part, North West part, North East part, South West part and South East part and the sample size by using Cochran formula were determined 118 people. A standard Keshtgars inventory and a questionare of Beck et al were used to collecting data. In data analysis, Descriptive and inferential statistics were used by multiple regression analysis by Inter method with SPSS software. Result: the finding revealed between 3 kind of barriers introduced, structural one was the main reason for non-participation in rural area and in the next rank is personal barrires. On the other hand, according to the results of regression test, the components of inhibitory barriers were reported to be up to 56% effective in predicting the level of physical activity of rural women. Conclusion: Considering the fact that removing obstacles or reducing them can increase the level of participation, it is possible to set up sports stations in parks and neighborhoods and pay part of the costs. In order to reduce the costs of gyms and sports facilities, the government directed women to sports activities.