بایسته‏های فرهنگی و تاثیر آن بر کاهش فقر ذهنی در سبک زندگی اسلامی با رویکردی بر آیات و روایات

تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مرهون در نظر گرفتن مفاهیم و مولفه‏هایی است که غفلت از آن ها، فرایند دستیابی به الگوی مطلوب آرمانی را با مشکل روبرو می سازد. مقاله حاضر با عنایت به اهمیت جایگاه اقتصاد در اندیشه اسلامی و تاثیر غیرقابل انکار آن بر سبک زندگی، با رویکرد نقلی (توصیفی) و تحلیل محتوای گزاره‏های صادر شده از سوی شارع در قرآن و حدیث به بررسی گستره و کیفیت تاثیرگذاری باورمندی به موازین قرآنی روایی و ارتباط آن با کاهش فقر ذهنی به عنوان آسیبی بنیادین بر روان افراد و حیات اقتصادی جامعه ی اسلامی می پردازد. یافته‏های پژوهش حاکی از آن است که نادیده انگاشتن عوامل غیربازاری بر اقتصاد منجر به ارایه ی تحلیلی ناقص از نظام مالی جامعه می‏گردد. در این میان در نظر گرفتن عامل ارزشی و فرهنگی و چگونگی تاثیر آن بر اقتصاد امری حایز توجه و اهمیت است. آن طور که عدم باورمندی یا تقید به بایسته‏های فرهنگی (قرآنی روایی) و فقر ذهنی، رابطه ای معنادار و به هم پیوسته دارند. دوری از الگوی پیشنهادی ثقلین در حوزه اقتصاد، منجر به افزایش فشار و فقر ذهنی می‏گردد و پایبندی به موازین کوثرگزین و تکاثرستیز مبتنی بر میانه روی در اخلاق حرفه ای اقتصاد اسلامی در دو حوزه ی طلب روزی و مصرف، کاهش فقر ذهنی، افزایش رضایتمندی معیشتی و بهباشی روانی را به دنبال خواهد داشت.