>
Fa   |   Ar   |   En
   بازاندیشی نسبت معقول به محسوس نزد افلاطون با نظر به پرسش از چیستی مدرنیته  
   
DOR 20.1001.2.9919042665.1399.1.1.13.8
نویسنده بینای مطلق سعید
منبع همايش سهروردي و احياء حكمت فهلوي - 1399 - دوره : 1 - همایش ملی سهروردی و احیاء حکمت فهلوی - کد همایش: 9919042665
چکیده    افلاطون به فیلسوفی دوگا نه انگار یا ثنوی مشرب معروف است. در باره وی گفته میشود که به دو جهان باور دارد، یکی معقول ، دیگری محسوس. در این داوری نیز تاکید اساساً بر دوگا نگی این دو عالم است تا بر نسبت میان آندو. مدرنیته، بعکس، سرشتی یگا نه انگار، فراگیر یا توتالیتر دارد. یگا نه انگاری مدرن ، یا توتالیتاریسم، نیز چون جهانی شدن ، همسان وهمشکل گردانیدن ، چه در دلالت عام و فراگیر آن ، چه در نمود خاص یا سیاسی آن ،بروز وظهور مییابد. اگر کما بیش یک شیوه ی زندگی در سراسر جهان سیطره دارد، همه جائی بودن آن برخاسته از ذات یکسان ساز مدرنیته است.این مقاله دوهدف پیش رو دارد. نخست اینکه نشان دهیم چگونه دوگانه انگار پنداشتن افلاطون از فراموش شدن مراتب وجود در دوران مدرن نتیجه میشود. سپس این نکته را باز نمائیم که یگانه انگاری ویکسان سازی مدرن از ثنوی دیدن افلاطون وکوشش برای گذاراز آن نشئت میگیرد؛ یا به سخن دیگر با آن پیوند وثیق دارد. سرانجام کار نیز این سخن خواهد بود: توتالیتاریسم زاده دو چیز است: امر کلی در ذلالت مدرن واژه وتکنولوژی مدرن. در یک سخن، از یاد رفتن مراتب وجود.
کلیدواژه افلاطون ,دوگانه انگاری ,یگانه انگاری ,مراتب وجود ,جهانی شدن ,همشکل گردانیدن
آدرس دانشگاه اصفهان, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved