معمار خوب از دیدگاه بازار کار

امروزه معماران زیادی پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه ها مشغول به فعالیت در عرصه بازار کار می شوند. اما در بدو ورود به این حرفه متوجه وجود تمایزاتی میان آنچه که در دانشگاه کسب کرده اند و چیزی که بازار کار از یک معمار انتظار دارد می شود. اغلب صاحب نظران مقصر اصلی یکسان نبودن این دو حوزه را در سیستم آموزشی و عدم انتقال مهارت های کافی جهت پاسخگویی به نیاز های بازار کار می دانند، در حالی که این شرایط به عنوان نقد یکطرفه بوده و بازار کار نیز بایستی مورد بررسی و تحلیل در رابطه با نیاز هایش و رفع آن توسط معماران گردد. مقاله ابتدا نگاهی به تفکرات معماری معاصر غرب و چگونگی تاثیر آن بر معماری جهان و ایران با توجه به پارادایم های نقادانه دارد. در میانه راه معماری معاصر ایران مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به پژوهش و مصاحباتی که انجام گرفته گرایشات غالب بر معماری عصر حاضر ایران را مطرح می کند. این مقاله نشان دهنده آن است که بازار کار نیز تعریف مشخصی بر معمار و معماری ندارد و به عنوان یک کالا به آن نگاه می کند و تحت تاثیر عواملی چون تکثرگرایی و اقتصاد صرفا به دنبال رفع نیاز های خود بوده و معمار تنها وسیله ای برای تحقق این خواسته ها می باشد.