نقش خط مشی های آموزشی دولت در توانمندسازی کارکنان زن برای تحقق اقتصاد مقاومتی

هدف از پژوهش حاضر نقش خط مشی های آموزشی دولت در توانمندسازی کارکنان زن برای تحقق اقتصاد مقاومتی می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف، این تحقیق از نوع کاربردی و همچنین بر اساس نوع داده های مورد استفاده، جز تحقیقات کمی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق کارشناسان و خبرگان مسلط بر حوزه تحقیق می باشند. با توجه به جامعه آماری 30 نفر خبره زن به عنوان نمونه آماری تحقیق در نظر گرفته شد که به روش تصادفی طبقه‌ ای انتخاب گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق ابتدا با مراجعه به منابع کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی ادبیات تحقیق پرداخته شد و پس از آن با روش میدانی داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. ابزار این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفته است. در تحقیق حاضر از هر دو نوع آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. بدین صورت که پس از استخراج داده های پرسشنامه، ابتدا جهت بررسی های جمعیت شناختی از روش های توصیفی در مورد متغیرهای مورد مطالعه استفاده و سپس برای آزمون فرضیات پژوهش از آمار استنباطی بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که متغیرهای مفهوم سازی و ترویج گفتمان، تناسب علم با نیازهای کشور، توجه به سرمایه‌های انسانی، سهم‌بری عادلانه، مدلسازی و طراحی الگوی سبک زندگی منطبق بر اقتصاد مقاومتی، توجه به نخبگان و استفاده از فناوری‌های نوین و آموزش و پیاده سازی اقتصاد دانش بنیان در توانمندی کارکنان زن برای تحقق اقتصاد مقاومتی نقش دارد.