circuit quality pattern of moral lifestyle in modern life

In contemporary life, we live in a world teeming with modern changes that have occurred in all fields and aspects of life, which is a natural product of the developments reached by the human mind and of modern technologies that accompanied the scientific, technological and information revolution that the world witnessed since the beginning of the twentieth century until the present time. where we find that there are many radical fluctuations in the ways of living compared to the old ways. the concept of the culture of living reflects the individual’s attitudes, values and general vision of the world. therefore, this term is concerned with the continuity and development of life and with the self and with the new concepts of culture that are in line with the identity of the individual, according to the community system and the imposed trends, which limit the individual’s choices in the way of life and thus what he can adopt to be reflection of his person in the environment. this culture falls according to the general vision of life, and the general framework in which the individual or society sees the world and this vision is often linked to existence and its essence, values, feelings and morals. the culture of living is often associated with either a religious, political or economic orientation, the renaissance of knowledge. what is rejected in behavior, path, and thought in peacetime becomes an acceptable situation in difficult times, producing a new aspect of the culture of living.

الگوی کیفیت مدار سبک زندگی اخلاقی در زندگی مدرن

عصر معاصر، دستخوش تحولات جدید در همه زمینه ها و جنبه های زندگی و محصول پیشرفت ذهن بشر در حوزه فناوری است که  انقلاب علمی، فناوری و اطلاعاتی بزرگی را به وجود آورده که  از آغاز قرن بیستم تا به امروز، جهان شاهد آن نبوده است. شیوه‌های زندگی فعلی بشر نسبت به گذشته متحول شده و مفهوم فرهنگ زندگی امروز نمایانگر نگرش ها، ارزش ها و بینش کلی فرد از جهان است؛ مفهومی که بر تداوم زندگی همراه با پیشرفت در بعد شناختی و توسعه مفاهیم فرهنگی جدید دلالت دارد که هویت فردی افراد در آن متأثر از جبر نظام اجتماعی تغییر یافته و انتخاب و آزادی های فردی در آن محدود شده است؛ به گونه ای که رفتار یک فرد صرفاً بازتاب شخصیت اجتماعی او باشد. این  تحول برآمده از بینش و چهارچوب فکری است که فرد یا جامعه به جهان دارد؛ بینشی که  اغلب با مفاهیم هستی، جوهر، ارزش ها،  عواطف و اخلاقیات پیوند عیمق برقرار می کند. فرهنگ زندگی اغلب با گرایش های مذهبی، سیاسی یا اقتصادی و همچنین رنسانس در زمینه دانش همراه بوده و مشاهد می شود سبک خاصی از زندگی، مسیر و اندیشه ایی که در زمان صلح  طرفدار ندارد، در شرایط دشوار مورد پذیرش قرا می گیرد و همین امر منجر به باز تولید تفسیر جدیدی از فرهنگ زندگی می گردد.