از تعلیم تا تصویر: (برسی و تحلیل تصویر شاه و آموزه های اخلاقی مولوی در مثنوی)
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9819000505.1398.1.1.29.4
|
نویسنده
|
سعادتی افسانه ,فشارکی محسن
|
منبع
|
همايش بين المللي شمس و مولانا - 1398 - دوره : 5 - پنجمین همایش بین المللی شمس و مولانا - کد همایش: 98190-00505
|
چکیده
|
یکی از واژههایی که در مثنوی محل اعتنای مولوی قرار گرفته، شاه و مترادفات آن است. بیشتر لغتنویسان، برابر واژة پادشاه، آن که بر کشور پادشاهی و سلطنت کند، تاجدار، شهریار، خسرو، صاحبتاج را آوردهاند. لقب بعضی شیوخ صوفیه، لقب عام درویشان، صوفیه، مراد، مرشد، شیخ و پیری که ظاهراً نسبت به سادات میرسانیدهاند نیز شاه است؛ نظیر شاهنعمتالله، شاهقاسم انوار. در ادبیات عرفانی و در اصطلاح بیشتر عارفان و صوفیان، شاه(پادشاه)، مظهر حق تعالی است که حکمران کشور عشق است، شاید به این دلیل، مولوی، شیفتة این واژه شده است، شاه بهترین ممثل برای خداوند است. واژة شاه در مثنوی از نازلترین مفهوم قاموسی خود تا والاترین مظهر معنوی؛ یعنی خداوند باری تعالی و انبیاء و اولیاء در خدمت منویات ذهنی مولوی قرار گرفته است. مولوی در پسِ تصویر شاه، آموزههای اخلاقی خود را تعلیم میدهد. شهرت کاذب، جاه دوستی، انحصار طلبی، نخوت و انتقادناپذیری، صفات رذیلهای است که شاهان را گرفتار میکند، از این رو آنان (شاهان دنیوی) در مثنوی کمتر جایی برای خودنمایی دارند و در عوض شاهان حقیقی در منشور تصویری و در بلاغتی زنجیروار(خدا، پیامبران و اولیاء الله، انسان کامل، عارفان، حسام الدین چلپی و...) مجال حضور مییابند.
|
کلیدواژه
|
مولوی ,مثنوی ,تعلیم ,تصویر ,تحلیل ,شاه
|
آدرس
|
دانشگاه اصفهان, زبان و ادبیات فارسی, زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه اصفهان, زبان و ادبیات فارسی, زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
afsaneh_saadati@yahoo.com
|
|
|
|
|