>
Fa   |   Ar   |   En
   تبلور فرهنگ شمس در هنر مولانا  
   
DOR 20.1001.2.9819000505.1398.1.1.25.0
نویسنده خدایاری شوطی ناصر
منبع همايش بين المللي شمس و مولانا - 1398 - دوره : 5 - پنجمین همایش بین المللی شمس و مولانا - کد همایش: 98190-00505
چکیده    «خُلِقْتُمْ لِلْبَقاءِ لا لِلْفَناءِ» (غرر‌الحکم و درر الکلم، ص 272) شما برای بقا و جاودانگی آفریده شده‌اید، نه برای فنا و نابودی»؛ نزدیک هشتصد سال از روزگار حیات و ممات شمس و مولانا می‌گذرد. این دونام نه در بلخ و قونیه و یا در تبریز و خوی، بلکه به تناسب گذشت زمان در وادی جاودانگی هر روز نام‌آورتر شده و بر جبین بقا می‌درخشند. شمس و مولانا از مفاخر و مشاهیر فرهنگ و هنر این سرزمینند. دو شخصیتی که بدون هم کمتر دیده می‌شوند. اینکه شمس چگونه در مسیر صیرورت مولانا قرار گرفت و بودن و شدن و بقا را تجربه نمود؟ سوالی نیست که براحتی بتوان بدان پاسخ داد. اما آنچه از رهگذر تعمق در آثار برجای مانده از دو شهیر شرق به فهم ماتن قاصر متبادر است؛ شمس متولد شهر وجودی شمس و زایشگر خویشتن و مولانا قابل شمس و وجود انضمامی شمس بوده است. مولانا عرض و شمس جوهر وی بوده است. مولانا از طریق شمس به بواطن و شمس از طریق مولانا به ظواهر امور سرک کشید. در حقیقت شمس فرهنگ مولانا بود و نرم‌افزار او و مولانا هنر مجسم و مجسد شمس. تا خاموش و در گوشه‌ای بنشسته بود شمس بود و تا به سخن و به وجد در می‌آمد مولانا می‌شد. مولانا از صقع وجودی شمس طلوع کرد و شمس در قعر وجودی شمس غروب نمود. شمس ذوائق درون خود را در رقص و سماع، نی و نوای مولانا به تصویر کشید و خود به تماشای خود تبلور یافته‌اش در مولانا پرداخت؛ شوریده‌ای در شوریده‌ای نهان و شوریده‌ای در شوریده‌ای عیان.
کلیدواژه فرهنگ ,هنر ,مولانا ,شمس
آدرس علوم پزشکی تبریز, پیرا پزشکی, گروه علوم پزشکی غیر پزشکی, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved