مقایسه تاثیر آموزش شناختی رفتاری مادر و درمان شناختی- رفتاری کودک بر کاهش علایم وسواس جبری کودکان

اختلالات اضطرابی در کودکی می توانند تمام زندگی کودک را تحت تاثیر قرار دهند. در نظر گرفتن این نکته که اگر وسواس فکری – عملی قبل از ده سالگی شروع شود علایم شدید تری را در جنس مذکر به وجود می آورد و اگر این علایم بعد از ده سالگی ظاهر شوند در جنس مونث شدیدتر است .پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه تاثیر آموزش گروهی شناختی_رفتاری مادر و درمان گروهی شناختی رفتاری کودک بر کاهش علایم وسواس جبری کودکان انجام گرفته است.بدین منظور 45 کودک 6 تا 12 سال مبتلا به وسواس از بین مراجعه کنندگان به مراکز خدمات روان شناختی و مشاوره اصفهان انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم شدند . گروه اول(آزمایش)15 نفر از مادران کودکان مبتلا به وسواس جبری و گروه دوم(آزمایش) 15 نفر از کودکان مبتلا به اختلال وسواس جبری و گروه سوم 15 نفر از کودکان مبتلا که به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند.از کلیه کودکان به عنوان پیش آزمون تست یل براون گرفته شد. سپس گروه اول (مادران بدون حضور کودکان در 12 جلسه 2 ساعته با شیوه درمان شناختی رفتاری وسواس جبری آشنا شدند و در گروه دوم کودکان بدون حضور مادرانشان در 12 جلسه 2 ساعته درمان شناختی رفتاری وسواس جبری را دریافت کردند. پس از اتمام جلسات مجدداً تست یل بران به عنوان پس آزمون جهت بررسی نتایج اجرا گردید ،نتایج پژوهش حاکی از آن است که گر چه درمان شناختی_رفتاری کودکان نسبت به آموزش شناختی-رفتاری مادران موثرتر است اما با توجه به نقش مستقیم و غیر مستقیم مادران در بروز و تشدید علایم، آموزش شناختی- رفتاری مادران نیز مفید به نظر می رسد.پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی تاثیر شرکت همزمان مادر و کودک در گروه های درمانی مورد بررسی قرار گیرد.