الگوی تحول علوم انسانی

دراین مقاله با بررسی وتحلیل الگوی تحول علوم انسانی حجت الااسلام والمسلمین دکترپیروزمند می توان اذعان کرد که مقصود ایشان از ارائه الگوی پیشنهادی تبدیل مبانی وبنیاد ها، روش ها، مفاهیم،ساختارها،نظریه ها ومکاتب ومتون علمی درمسیر تکامل روشمند واسلامی سازی وبومی سازی علوم انسانی ونگاه کلی وملی به تحول علوم انسانی دانست. درواقع در این مقاله به مبانی فکری به ویژه مبانی معرفت شناسی پرداخته نمی شودو بیشتر به بخشی از سخنان ایشان معطوف به تحول علوم انسانی می باشد، توجه می گردد. دکتر پیروزمند درمبانی با تقسیم علوم انسانی به سه طبقه درون علوم انسانی ، علوم نزدیک به علوم انسانی و بیرون علوم انسانی الگوی پیشنهادی تحول خود را دردو سطح 1- الگوی پایه تحول و 2- ارائه سه زیرالگوی تحول محتوا،برنامه وسازمان علوم انسانی ارائه می نمایددر واقع الگوی پایه تحول را درسه بعد ارکان، لایه ها و مراحل تحول بررسی نموده والگوی تحول محتوا، برنامه وسازمان علوم انسانی را با بررسی ابعاد و مولفه های( محتوا، برنامه وسازمان) علوم انسانی ارائه می نماید. برهمین اساس ضمن ارائه نقشه راه در انقباضی ترین وضعیت با تحول درسه مولفه وارائه برنامه کوتاه مدت ، میان مدت وبلند مدت برای تحول و همچنین ارائه نقشه راه درانبساطی ترین وضعیت وارائه برنامه درکوتاه ، میان وبلند مدت ، الگوی نسبتا شناور و قابل استفاده درهمه شرایط موجود ارائه می نماید. دکتر پیروزمند با ارائه الگوی شناور وقابل تغییر درشرایط مختلف دربخش های محتوی علوم انسانی، تحول برنامه های علوم انسانی وتحول سازمان علوم انسانی و اولویت بندی درتحول هریک از بخش های فوق ، انقباض درسه مولفه ،انبساط در 19 هزار مولفه وارائه برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت ، وبلند مدت ، برای تحول علوم انسانی در هر بخش از الگوی پیشنهادی خود که شامل حداقل سه مولفه همچون پالایش ، پیرایش و پیدایش می باشد. برنامه کوتاه مدتی را همچون پالایش و تغییر ظاهری درچهره علم، پیرایش و تغییر دربخشی از اجزاء علم، پیدایش و تحول درتمامی ارکان علم ارائه می نماید. که می توان این برنامه های سه گانه( کوتاه ، میان وبلند مدت) را درهر بخش بصورت جداگانه اجرایی نمود در واقع این موضوع یکی از نکات برجسته و مهم الگوی ایشان می باشد. از دیگر ویژگی های الگوی ایشان می توان به جنبه های محتوایی و مدیریتی را که از یکدیگر تفکیک نموده اشاره نمود، علاوه بر آن عوامل مدیریتی را نیز در دو جنبه برنامه وسازمان از هم تفکیک ودر یک مدل دیگر آنها را متقوم ومرتبط نموده است. از دیگر ویژگی های الگوی پیشنهادی یاد شده بررسی همزمان تحول در مدیریت و تحول درمحتوای علوم انسانی می باشد. بنابراین با توجه به قابلیت و امکان تنظیم نظام راهبردی تحول علوم انسانی ، قابلیت تنظیم نقشه راه برای تحول علوم انسانی و ویژگی های منحصر به فرد آن، الگوی ارائه شده توسط حجت الااسلام والمسلمین دکتر پیروزمند را می توان در سازمان های متولی تحول علوم انسانی اجرایی نمود.