تاملی انتقادی بر عملکرد دیوان کیفری بین المللی (icc) در ایجاد صلح جهانی

تشکیل دیوان کیفری بین‌المللی(icc)، مهم‌ترین اقدام کشورها در عرصه حقوق بین‌الملل کیفری در تاریخ بشر محسوب می‌شود. تا آنجا که عده‌ای تشکیل آن را بزرگترین دستاورد بشر در عرصه حقوق بین‌الملل دانستند.پژوهش حاضر، با هدف مرور انتقادی بر عملکرد دیوان کیفری بین‌المللی(icc)در ایجاد صلح جهانی انجام شده است. مطالعه از نوع مروری با روش اسنادی است. یافته‌ها نشان داد که مشکلات و چالشهای متعددی پیش‌روی این دیوان است که مانع تحقق آرمانهای آن شده و در نتیجه عملکرد دیوان در راستای تحقق صلح جهانی را مخدوش نموده است. از جمله این مشکلات موارد ذیل است: تعارض قوانین کشورها با اساسنامه دیوان به عنوان یکی از مهمترین موانع عضویت بسیاری از کشورها در دیوان بین المللی کیفری؛ بی‌توجهی نسبت به «تعهد دولت‌ها به همکاری» به دلیل موانع حقوقی و سیاسی موجود بر سر راه اعمال صلاحیت محاکم کیفری بین المللی در سطوح ملی و عدم رعایت اصل مراقبت مقتضی از سوی دولتهای ملی؛ محدودیت‌های دیوان در توسعه حقوق بشر مانند عدم امکان تفسیر موسع از حقوق بشر به خاطر اصل قانونی بودن جرایم و مجازات‌ها؛ تاثیر عنصر قدرت و نوع روابط کشورهای متنفذ و قدرتمند با دیوان به عنوان خللی در اجرای سیاستهای دیوان و لذا برهم زدن موازنه نظام عدالت کیفری در برخورد با جنایات بین‌المللی؛ ابهام در تعریف جنایت تجاوز سرزمینی، عدم شناسایی عمل تجاوزکارانه و عناصر تشکیل دهنده‌ی آن و مصادیق مشمول جنایت تجاوز، عدم وضوح نحوه اعمال صلاحیت دیوان کیفری، غلبه مصلحت‌گرایی بر اجرای عدالت کیفری بین‌المللی؛ مشخص نبودنِ مصادیق جرایم قابل تعقیب و معاهداتی، عدم توافق نظر در رابطه با جرم تروریسم؛ عدم سازگاری آئین و روش‌‌های دیوان در زمینه‌ی نقش بزه‌دیده در مبارزه با مصونیت مجرم