>
Fa   |   Ar   |   En
   نسبت ترجمه با مسائل مبتلابه ملی  
   
DOR 20.1001.2.9920058164.1399.1.1.22.2
نویسنده مصباحیان حسین
منبع فلسفه‌ي غرب و ترجمه - 1399 - دوره : 1 - اولین دوره همایش ملی فلسفه‌ی غرب و ترجمه - کد همایش: 99200-58164
چکیده    از زمانی که نخستین اثر فلسفی مهم غربی به توصیة کنت‌ دوگوبینو توسط ملا اسحاق لاله‌زاری به فارسی ترجمه شد و در سال 1241 شمسی به چاپ رسید حدود 160سال می‌گذرد. این اثر، یعنی گفتار در روش دکارت، از آن جهت برگزیده شده بود که هیچ قرابتی با فرهنگ اسلامی– ایرانی نداشت و با تاکیدی که بر استقلال عقل در تفسیر عالم و آدم می‌گذاشت،‌ می‌توانست همچون ویروسی در فضای فکری ایران آن عصر پراکنده شود و با ورود به خون‌ ایرانی،‌ نتایجی ناشناخته و غیرقابل انتظار به وجود آورد. این گفتار، با در مرکز قرار دادن تصور دوگوبینو، این پرسش را پیش می‌کشد که چرا پیش‌بینی او، نه در آن زمان و نه حتی تاکنون، محقق نشده و نتایجی سراسر دگرگون‌کننده به بار نیاورده است؟ پاسخ اگر این باشد که روایت لاله‌زاری از گفتار در روش دکارت نه‌تنها ترجمه نبود بلکه او اصولاً حتی به مقصود دکارت پی نبرده بود و چون چنین بود، معلوم بود که اصولاً نمی‌توانست منشا اثر یا، فراتر از آن، تغییری باشد. پرسش دیگری پدیدار می‌شود و آن این است که اگر بر ترجمۀ افضل‌الملک از کتاب دکارت هم کمابیش همان ملاحظات وارد باشد، چرا ترجمۀ فروغی، که حدود هفت دهه بعد پدیدار شد، نتوانست دکارت را در ایران به دکارتی تبدیل کند که در اروپا تحول‌آفرین شده بود. گفتار حاضر پاسخ این پرسش‌ها را، از یک سو، در نسبت ترجمه و تفکر و، از سوی دیگر، در نسبت آثار فلسفی ترجمه‌شده با مسائل مبتلابه ملی جست‌وجو می‌کند و در این زمینه بحث خواهد کرد که رویکرد ناظر بر اندیشیدن فلسفی به مسائل معاصر ایران هنوز در آغاز راه است، راهی که به نظر می‌رسد از سال‌های آغازین دهة هفتاد خورشیدی آغاز شده است و همچنان ادامه دارد.از ابتدای دهۀ هفتاد بدین سو را، بدین ترتیب، می‎توان دورۀ پرشور ترجمه و، به تبع آن، سر زدن مسائلی پرشمار برای اندیشیدن دانست. با اینکه ترجمۀ متون کلاسیک فلسفة غربی هنوز در آغاز راه است ولی بسیاری از آثار مهم فلسفة کلاسیک (تقریباً تمام آثار افلاطون و ارسطو)، برخی از آثار مهم فیلسوفان سده‎های میانه (مثل آکویناس و آگوستینوس)، برخی از آثار مهم فلاسفۀ عصر جدید و معاصر (از دکارت تا هایدگر) و فیلسوفان تاثیرگذار فرانسوی (دریدا، فوکو، ریکور، لویناس) به فارسی ترجمه شده است گرچه انتخاب و ترجمۀ آثار فلسفی عمدتاً بدون نظارت یک دستگاه برنامه‌گذار و بر اساس سلایق و علایق فردی مترجمان صورت گرفته و همین سبب شده است که به طور مثال، جز نقدهای سه‌گانۀ کانت، تا این اواخر اثر مهم دیگری از او ترجمه نشود. با این همه، تلاش‌هایی که در این دوره صورت گرفته است با مجموع صدوبیست سال پیش از این دوران به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. افزون بر این، تعداد پر شماری از منابع دست دوم فلسفی، از تاریخ فلسفه گرفته تا فلسفۀ سیاسی و فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ دین و فلسفۀ تحلیلی، به فارسی ترجمه شده است. کنفرانس‎ها و سمینارهای ملی و بین‌المللی مهمی در شناخت فلاسفة غربی در ایران برگزار شده و تعدادی از فیلسوفان تاثیرگذار غرب، همچون یورگن هابرماس، ریچارد رورتی، آنتونیو نگری و فرد دالمایر، به ایران سفر کرده‌اند و هر یک به‌شیوه‎ای فلسفه‌پژوهان را به اندیشدن فلسفی دربارۀ مسائل مبتلابه ملی دعوت کرده‌اند. بر این تلاش‌ها باید تلاش‌های روزنامه‎‌نگاران و مجلات فلسفی را، اعم از مجلات تخصصی و عمومی، افزود که به ترویج افکار فلسفی می‌پردازند. مجموعة این تلاش‌ها گرچه بخشی ناچیز را از آنچه باید بشود تشکیل می‌دهد ولی، در مجموع، این دعوت را برانگیخته که با فلسفه خواندن، نمی‌توان فیلسوف شد. این دعوت یا طرح مسئله هم توسط اساتید قدیمی فلسفه مطرح می‌شود هم توسط فلسفه‌پژوهان نسل جدید و در عمل نیز تلاش‌هایی در این جهت صورت می‌گیرد.تمام این آشنایی‌ها اما در بستری صورت گرفته است که ایران نام دارد، کشوری با سنت دیرین فلسفی که گاه گفته شده در هیچ تمدنی به استثنای تمدن هند در آن «آثار فلسفی خلق نشده است»، آثاری که فقط کتاب‌شناسی آن در مجموعه‌ای هجده‌جلدی به نام مجموعة کتاب‌شناسی جامع فلسفه در ایران در سه سرفصل در دست تهیه است: 1. از قرن دوم تا قرن هفتم، دوران شکوفایی و تکوین فلسفه: از نهضت ترجمه تا خواجه نصیر طوسی؛ 2. از نیمۀ دوم قرن هفتم تا نیمه قرن دهم، دوران متکلم‌فیلسوفان مکتب شیراز: از کاتبی قزوینی تا داوود انطاکی؛ 3. دوران عارف‌فیلسوفان مکتب اصفهان و سبزوار و تهران: از شیخ بهایی به بعد. البته برخی از مجلدات این مجموعه به چاپ رسیده است. علاوه بر این، فیلسوفان معاصر سنت اسلامی- ایرانی در داخل و خارج از کشور بر غنای ادبیات فلسفی سنت اسلامی افزوده‌اند. این سنت دیرین فلسفی و آن پیشینۀ تاریخیِ آشنایی ایرانیان با فلسفۀ غربی، در کنار اقبال عمومی به فلسفه در ایران، بار دیگر این پرسش را برجسته‌تر می‌سازد که آنچه ترجمه‌ شده است چه نسبتی با مسائل مبتلابه ملی دارد. و اگر ندارد یا کم دارد، چرا چنین است و چه باید کرد؟ واکاوی این پرسش‌ها دغدغۀ اصلی این گفتار است. خروجی یا برنهادة آن هم دعوت به ترجمۀ متونی از جنس متدولوژی جهت یاری رساندن به تدقیق نحوۀ مواجهة ما با خود و، به تبع آن، سر زدن خودی است که خفته!
کلیدواژه کنت‌ دوگوبینو ,فضای فکری ایران ,مبتلابه ملی.
آدرس دانشگاه تهران, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved