نظریات شلایرماخر دربارۀ ترجمه در بستر هرمنیوتیک، دیالکتیک و شهود
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9920058164.1399.1.1.18.8
|
نویسنده
|
برومندفر بابک ,حسینپور حامد
|
منبع
|
فلسفهي غرب و ترجمه - 1399 - دوره : 1 - اولین دوره همایش ملی فلسفهی غرب و ترجمه - کد همایش: 99200-58164
|
چکیده
|
در اوایل قرن هیجدهم میلادی، افلاطون در فضای فلسفی و فرهنگیِ آلمان تقریباً فراموش شده بود اما گرایش به اندیشه و آثار افلاطون با بازگشت به متون کلاسک یونانی و رشد و تحول زبانشناسی (philology) کلاسیک در نیمههای قرن هجدهم با ارنستی (j.a. ernesti) و رونکن (david ruhnken) پدیدار شد. با شروعِ دهۀ 1760 میلادی، فیلسوفانی همچون هامان، هردر و مندلسون به اندیشۀ افلاطونی روی آوردند. در اواخر قرن هجدهم میلادی و در دهۀ 1780 میلادی بود که پس از چند دهه مطالعه و تحقیق، رنسانس افلاطونی آغاز شد و تحولی شگرف در فلسفه و فرهنگ آلمانی پدید آورد. جریان افلاطونی بیش از همۀ جریانات فکری و فلسفیِ آلمانی در جریان رمانتیک بسط یافت. در میان اندیشمندان رومانتیک، شلایرماخر شاید بهنوعی بیشترین تاثیر را از اندیشه و مفاهیم مندرج در آثار افلاطونی داشته است، بدان سبب که او مترجم آثار افلاطون به آلمانی است، ترجمههایی که هنوز مرجعیت خود را از دست ندادهاند و محل ارجاع اندیشمندان هستند. ترجمهی آثار افلاطون تحولی در الاهیات احساس (gefühl) نزد شلایرماخر بود. شلگل در پی آن بود تا فلسفۀ متنشناسی را بنا نهد. شلایرماخر نیز به سبب موانست با شلگل و حلقۀ رمانتیک متقدم، نظریات هرمنیوتیک خویش را عرضه کرد. اما نظریۀ هرمنیوتیک شلایرماخر در عین حال که به دنبال فهم است، با دیالکتیک او، که ملهم از اندیشۀ افلاطونی است، پیوندی منسجم دارد. دیالکتیک در نگاه شلایرماخر، به مبحث دانستن میپردازد زیرا شاخصۀ دانستن، تبادل نظر و تفهیم است. از سوی دیگر، شلایرماخر از دستور زبان در فهم متن، که در نگاه متقدمان به مثابۀ فن تفسیر بود، در کنار تفسیر روانشناختی یا فنی هم سود میبرد که مولفۀ اصلی و متمایزکنندۀ نظریۀ هرمنیوتیکِ او نسبت به سنت تفسیری گذشتگان بود. اما مولفۀ روانشناختی در نگاه شلایرماخر مختص به اوست. بر همین اساس، نظریة هرمنیوتیک شلایرماخر به فهم نزدیک شده و نوعی عمل فهمیدن است. هرمنیوتیک، دیالکتیک و الهیات مبتنی بر احساس در سیر ترجمۀ آثار افلاطون، در کنار یکدیگر، هرچند مباحثی مستقل به نظر میرسند، اما چیدمانی پیوسته و منسجم را در اندیشۀ شلایرماخر میسازند. او در سخنرانی خود در سال 1813 میلادی تحت عنوان «دربارهی شیوههای متفاوت ترجمه» مضامینی ارائه کرد که طی ترجمۀ آثار افلاطون منجر به ظهور اندیشههای فلسفی و الهیاتی او شدند.شلایرماخر سخنرانیش را با تاکید بر اهمیت ترجمه آغاز میکند. او بیان میکند که ما در همۀ جنبههای زندگی ترجمه میکنیم. او در این سخنان بر دو چیز تاکید میکند: 1) چگونه ترجمه به زبانهای مختلف فرصتی میدهد تا آثار باستانی و کلاسیک خود را احیا کنند؟ 2) ترجمه فعالیتی است که میتوان آن را در گسترۀ هر زبان خاصی یافت. شلایرماخر در ادامۀ بحث به تفاوتهای تفسیر و ترجمه میپردازد و آنها را مرتبط با ماهیت متن میداند، هرچند تجربۀ او در ترجمۀ آثار افلاطون نشان میدهد که او پیش از ترجمه، قصد تفسیر متون افلاطون را داشته است. شلایرماخر در این سخنرانی دو شیوۀ ترجمه ارایه میکند و مباحثش را با هرمنیوتیک و احساس و شهود پیوند میزند. او با تاکید بر دو مولفۀ: 1. جنبههای زبانی، اعم از معانی لغات، ریشهشناسی و ساختار نحوی جملات و 2. جنبۀ فردی، که اشاره به فهم عملِ مولف دارد، نشان میدهد نوشتنِ متن، از وجودِ منحصربهفردِ مولف نشئت میگیرد. این جنبه همان مولفۀ روانشناختی در هرمنیوتیکِ اوست که در تعامل با مولفۀ دستور زبانی به فهم متن منجر میشود و مخاطب را از فهمِ نادرست نسبت به قصد و نیتِ ماتن دور میکند.او در این سخنرانی، دو روش متمایز را مطرح میکند:1) مترجم خواننده را به سوی مولف سوق میدهد.2) مترجم مولف را به سمت خواننده سوق میدهد.لذا، در نگاه شلایرماخر، هدف ترجمه تقریب دو شخص و امکان درک بینفردی است. او میخواهد بدفهمی خواننده نسبت به متن را اصلاح کند. در سیر هرمنیوتیکی متن، مترجم همانند سکهای است که از هر سو مخاطب به آن بنگرد در راستای فهمِ متن قدم برداشته است. در عین حال، مترجم میتواند مفسر هم باشد، همانند خودِ شلایرماخر در تجربهای که در ترجمهی آثار افلاطون داشت. او در سخنرانیهای مربوط به هرمنیوتیک بیان میکند که مولف را نمیتوان از طریق مفاهیم درک کرد بلکه درک مولف تنها از طریق شهود امکانپذیر است.در این مقاله قصد داریم نظریات شلایرماخر را دربارۀ ترجمه، در بسترِ هرمنیوتیک، دیالکتیک و الهیاتِ مبتنی بر احساس و شهود بررسی کنیم.
|
کلیدواژه
|
ترجمه ,هرمنیوتیک ,افلاطون ,احساس ,شهود ,دیالکتیک
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات, ایران
|
|
|
|
|
|
|