دو نگاه توامان: ضرورت بررسی اهمیت ترجمۀ آثار فلسفی و نقد ترجمه به منزلة جایگزینی برای تفکر
|
|
|
DOR
|
20.1001.2.9920058164.1399.1.1.4.4
|
نویسنده
|
رجبی مزدک
|
منبع
|
فلسفهي غرب و ترجمه - 1399 - دوره : 1 - اولین دوره همایش ملی فلسفهی غرب و ترجمه - کد همایش: 99200-58164
|
چکیده
|
مرکز ثقل تجربۀ زیستة ایرانیان در دستکم دو سدۀ گذشته همواره مواجهه با جهان جدید بوده و وجه فرهنگی و، در راس آن، وجه فکری این مواجهه درهمتنیده با پدیدهای به نام ترجمۀ آثار و متون فلسفی، ادبی، هنری، فرهنگی و علوم انسانی، اجتماعی از زبانهای اروپایی به زبان فارسی رقم خورده است. در باب نیازمندی به ترجمۀ متون در راستای فهم ژرفتر جهان جدید و نیز فهم روند و چگونگی تکوین و دگرگونیهای خود ترجمه از آغاز تا به امروز هیچ تردید نیست ولی ترجمه به مثابۀ پدیدهای فرهنگی و فکری پیامدهایی دامنگستر و اغلب پنهان و نادیده گرفتهشده در عرصۀ حیات فرهنگی و فکری ایرانیان، بهویژه ایرانیان تحصیلکرده و دانشگاهی و فرهنگی، برجای گذاشته است و میگذارد که به آنها نیز باید توجه کرد. یکی از مهمترین آثار و عوارض پدیدۀ ترجمه و مترجم در ایران معاصر ترجمه به منزلة «رویدادی مرزی» است که از آن به آزمودن شیوههای فکری جهان جدید تعبیر میکنم. چرا به رویدادی مرزی تعبیر میشود؟ ترجمه در ایران معاصر در سطوح ژرفی جای تفکر را اشغال کرده و البته «ترجمه تفکر» پدیدهای مرزی است که در مرز میان این دو میایستد و هویتیابی میشود.از دورۀ حکومت پهلوی و بهویژه از دورۀ پهلوی دوم تا به امروز ترجمه جای تفکر را اشغال کرده است. هم خود مترجمان و هم آثارشان نیروی اثرگذار فرهنگی قابل توجهی بودهاند که البته پدیدهای مهم و قابل بررسی است و به همین اعتبار باید بررسیده شود. در این نوشته، ضمن بررسی خود این پدیده و ویژگی مرزی بودنش، به این پرداخته خواهد شد که چرا و چگونه ترجمه تفکر نیست هرچند برای حیات فکری ایران ضروری است و میتواند ما را به مرزهای تفکر اصیل نزدیک سازد. معیارهای تفکر اصیل چیست؟ در این نوشتار توضیح داده خواهد شد. یک وجه «ترجمه- تفکر» وجه مخرب آن است. البته تنها و تنها به اعتبار تفکر، پدیدۀ ذهنیت ترجمهای چنان پردامنه است که حتی بسیاری از تالیفها و کتابسازیهای دانشگاهی و غیردانشگاهی نیز ماهیت ترجمهای داشته و دارند. یک نگاه نهتنها این پدیدۀ رخ داده را مذموم نمیانگارد بلکه پافشاری میکند که وضعیت هستیشناسانة ما تا اطلاع ثانوی ترجمه- تفکر را ایجاب میکند. وجه دیگر این پدیده هویت مرزی آن است که دورگه است، یعنی هم ویژگیهای ترجمه را دارد هم برای تفکر زمینهچین است. در این نوشتار به این وجه دوم نیز پرداخته خواهد شد. بنابراین، این نوشته تلاشی است جهت فهم این پدیده در دو جهت: نخست، چگونگی تکوین این پدیده به منزلۀ موجودی که مانند هر موجود دیگری باید پیدایش و آفرینش ریخت و مفصلبندی (فرم) اجتماعی- فکری آن را توضیح داد. دوم، توضیح چگونگی نسبت این پدیده به مثابۀ خردهگفتمانی در حیات فرهنگی ایران معاصر با نیروهای قدرت. مراد از نیروهای قدرت نه لزوماً و تنها قدرت سیاسی که قدرت در بروز و ظهورهای اجتماعی و فرهنگی آن است که پنهانتر و نهانیتر از قدرتهای سیاسی و اقتصادی هستند و عمل میکنند. با نقد رادیکال این نگاه، متذکر خواهم شد که اگر ما دهههایی دیگر همچنان به صرف ترجمه ادامه دهیم، هرگز تمهیدی برای ورود به تفکر رخ نخواهد داد، مادام که نیروی زندة تفکر تکوین نیابد. اینکه چرا و مهمتر از آن چگونه تفکر رخ نمیدهد نکتهای ویژه است که در این نوشته وجهی از آن آشکار خواهد شد. البته به هویت مرزی ترجمه هم پرداخته خواهد شد تا آشکار شود که ترجمه نیرویی فکری، هرچند کماثر، نیز بوده است و حیات فکری و دانشگاهی ایران معاصر برای بازاندیشی متاملانة خود نمیتواند و نباید بررسی مستقل این پدیده را نادیده بگیرد.
|
کلیدواژه
|
ترجمه ,تفکر ,ترجمه تفکر
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, ایران
|
|
|
|
|
|
|