تحلیل قصه کُردی «پیرخارکن» با تاکید بر رویکرد اِکوفمینیسم
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نصرتی مهسا ,خسروی شکیب محمد ,حیدری علی
|
منبع
|
پژوهشنامه ادبيات كردي - 1403 - دوره : 10 - شماره : 2 - صفحه:21 -39
|
چکیده
|
نظریۀ نوظهور اکوفمینیسم، نشان دهندۀ حساسیت های جامعهشناختی به محیط زیست و آیندۀ زیستبومِ انسان است که بر پایۀ اشتراکات بنیادین زیستشناختی و فیزیکی زنان و طبیعت شکل گرفته است و طبیعت را یک موضوع فمینیستی میداند. طبق این نظریه، مردان در پیوند با قدرت و عقلانیّت ابزاری، سعی در استیلا بر طبیعت و زنان دارند و رویکرد سودجویانهشان، موجب تخریب طبیعت و تقلیل جایگاه زنان شده است. اکوفمینیستها با استناد به ابزار فرهنگی و سنتی، به دنبال نمادها و آیینهایی هستند که مروج گفتمانهای تجربی بین محیطزیست و زنان میشوند. در فرهنگ کردی، جنسیّت و محیطزیست همواره از چالشهای جدی اجتماعی و فرهنگی بوده است؛ ازاینرو قصّهها چنان ابزار فرهنگی، موضوعی مناسب برای بازیافتن ریشهها و مفاهیم مشترک میان زنان و طبیعت هستند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی کیفی، بر آن است بنمایههای «پیکرگردانی»، «ریختن گل از دهان و بینی هنگام عطسه»، «بازیافتن بینایی با عنصر جادویی»، «مکر زنان» و «افتادن در چاه» و رویکرد مردان در قصۀ «پیرخارکن» را با تاکید بر اکوفمینیسم بررسی کند و با نگاهی به گذشته، اهمیّت جایگاه زنان در جامعه و صیانت از محیطزیست را یادآور شود. پیش فرض این است که قصّۀ مذکور، نشاندهندۀ تلاش و انگیزۀ تاریخی جامعۀ مردسالار، برای استعمار و منفعتخواهی دوسویه از طبیعت و زن است.
|
کلیدواژه
|
اکوفمینیسم، طبیعت، زنان، مردان، قصۀ پیرخارکن
|
آدرس
|
دانشگاه لرستان, ایران, دانشگاه لرستان, ایران, دانشگاه لرستان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
aheidary1348@yahoo.com
|
|
|
|
|