|
|
بررسی یافتههای فرهنگی (کاشی و سفال) محوطۀ تاریخی کهنهگوراب، شهرستان املش و پیشنهادی برای گاهنگاری محوطه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
رئوف سولماز ,رایگانی ابراهیم
|
منبع
|
مطالعات باستان شناسي پارسه - 1400 - دوره : 5 - شماره : 17 - صفحه:241 -264
|
چکیده
|
محوطه های وابسته به سلسله های محلی در شمال ایران، ازجمله مهم ترین منابع برای درک حاکمیت سیاسی و فرهنگی این منطقه به شمار می رود. دیرپایی برخی از سلسله های محلی موجب شکل گیری استقرارهای قابل توجهی در بسترهای متفاوت محیطی، ازجمله مناطق کوهستانی تا جنگلی گردیده است. کهنه گوراب واقع در دهستان املش شمالی یکی از نمونه های قابل ذکر در این زمینه است. این محوطه، ازجمله مناطق آباد در زمان حکومت آل کیا در شرق گیلان بود. به دلیل توجه باستان شناسان به گورستان های دوران تاریخی و عدم توجه به محوطه های وابسته به سلسله های محلی اسلامی، دانش ما در زمینۀ محوطه های اسلامی گیلان بسیار اندک است. شناخت و تحلیل موقعیت مکانی و ارتباطی کهنه گوراب به عنوان یکی از بسترهای استقراری تحت سیطرۀ سیاسیفرهنگی خاندان آل کیا در گیلان انجام پژوهش پیشِ رو را ضروری نموده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش ها برآمده است که، با توجه به یافته های فرهنگی (کاشی ها و سفال ها) محوطۀ کهنه گوراب املش از منظر گاه نگاری نسبی و در تناظر با متون تاریخی مرتبط، چه بازۀ زمانی برای این محوطه را می توان پیشنهاد داد؟ و ارتباط درون و برون منطقه ای محوطۀ کهنه گوراب با محوطه های پیرامونی چگونه قابل توضیح است؟ مهم ترین هدف پژوهش، تبیین گاه نگارانه و هم چنین بررسی روابط فرهنگی درون و برون منطقه ای براساس داده های فرهنگی تعریف شده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانیاسنادی و روش پژوهش توصیفیتحلیلی است. نتیجه آن که مهم ترین یافته های فرهنگی محوطۀ کهنه گوراب، ازجمله قطعات کاشی با لعاب تک رنگ و نقوش گیاهی و هم چنین سفالینۀ ساده با نقش کنده، گلابه ای، سفالینۀ لعاب دار با لعاب تک رنگ، نقش کندۀ زیرلعاب، لعاب پاشیده، اسگرافیتو، نقاشی زیرلعاب مانند فیروزۀ قلم مشکی، آبی و سفید حاکی از ارتباط فرهنگی با مناطق همجوار خود مانند تپۀ پنج پیران لاهیجان، شهر اسلامی گسکر، قلعه لیسار تالش (درون منطقه ای) است و هم چنین نشانگر روابط با محوطه های شاخصی چون: آمل، جرجان، نیشابور، ری و ساوه (برون منطقه ای) است. گاه نگاری تطبیقی و مقایسه ای این محوطه نشان داد استقرار دست کم از قرن 3 یا 4 ه .ق.، آغاز شده و تا سده های 8 تا 10 ه .ق.، یعنی هم زمان با حکومت خاندان آل کیا در شرق گیلان تداوم داشته است. با به قدرت رسیدن شاه عباس بزرگ صفوی، کم کم این محوطه اعتبار خود را از دست داد و زلزله های متوالی هم زمان با عصر قاجاریه مزید بر علت گردید و بخش های قابل توجه این محوطه را تخریب نمود.
|
کلیدواژه
|
کهنهگوراب، آلکیا، سفالینههای اسلامی، کاشی
|
آدرس
|
دانشگاه تربیتمدرس, دانشکدۀ علوم انسانی, ایران, دانشگاه نیشابور, دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی, گروه باستانشناسی و تاریخ, ایران
|
پست الکترونیکی
|
e.raiygani@neyshabur.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Study of Cultural Findings (Tiles and Pottery) of Kohneh Gorab Historical Site, Amlash District and a Suggestion for the Chronology of the Site
|
|
|
Authors
|
Raof Solmaz ,Raiygani Ebrahim
|
Abstract
|
|
Keywords
|
Kohneh Gorab ,Ale Kia ,Islamic Pottery ,Tiles.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|