کارکرد استعارههای مفهومی در شعر جعفر ابراهیمی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
محرمی رامین ,مرتضوی یوسف آبادی طیبه
|
منبع
|
مطالعات زبان فارسي - 1403 - دوره : 7 - شماره : 17 - صفحه:116 -141
|
چکیده
|
استعارههای مفهومی (conceptual metaphors) که شامل استعارههای جهتی و فضایی، هستیشناختی و ساختاری است، از زمره بحثهای نو در زبانشناسیشناختی محسوب میشود. نظریه استعاره مفهومی، درک یک حوزۀ معنایی برحسب حوزه دیگر است که بر اساس تناظر (نگاشت) بین دو مجموعه مبدا و مقصد انجام میشود. در این جستار، به روش توصیفی- تحلیلی، استعارههای مفهومی برای شناخت نگاشت بین قلمرو مبدا و مقصد در شعر جعفر ابراهیمی بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد: در تبدیل زبان در ادبیات کودکان از معانی واقعی به معانی مجازی و صورتهای مختلفی که اقسام مجاز نامیده میشوند، استعارههای مفهومی، بسیار مورد توجه آفرینندگان آثار ادبی قرار گرفته است. این پژوهش در پی نشان دادن انواع استعارههای مفهومی در شعر جعفر ابراهیمی است؛ یعنی حوزههای مبدا مورد توجه شاعر برای ملموس و محسوسسازی مفاهیم انتزاعی و ذهنی چیست؟ دیگر آنکه او از استعارههای مفهومی تا چه حد بهره برده و اهمیت این استعارهها در شعر او چقدر است؟ یافتههای پژوهش حاکی است که ابراهیمی به خوبی دریافتهاست که نوجوانان میتوانند استعارههایی مانند «زندگی، سفر است» را درک کنند و این استعارهها در نشان دادن شیوۀ زندگی و هویتبخشی به آنان بسیار آموزنده است. مهمترین حوزۀ مبدا در شعر جعفر ابراهیمی، طبیعت و وابستههای آن است. شاعر با این حوزۀ مبدا به عینیسازی مفاهیمی چون پاکی و صمیمیت پرداخته است. بخش وسیعی از استعارههای مفهومی در اشعارش برپایۀ حوزۀ مبدا رنگهاست، وی بر طبق استعارۀ «مفاهیم، رنگ هستند» به مفهومپردازی مفاهیمی چون «شادی، سرخ است» و «امید، سفید است» دست زده است.
|
کلیدواژه
|
ادبیات کودک، استعارۀ مفهومی، حوزۀ مبدا و مقصد، طرحواره شناختی، لیکاف و جانسون
|
آدرس
|
دانشگاه محقق اردبیلی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه محقق اردبیلی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
shahryar138562@gmail.com
|
|
|
|
|