ارتباط نفس و بدن در فلسفه و عرفان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
تبعه ایزدی مختار
|
منبع
|
خردنامه صدرا - 1381 - شماره : 29
|
چکیده
|
کیفیت ارتباط نفس و بدن که اولی حقیقی است مجرد ، و دومی جسمانی و مادی چگونه است ؟ فلاسفه راههای مختلفی در پاسخ به این سوال برگزیده اند ؛افلاطون علیرغم اعتقاد به تمایز و تغایر ذاتی نفس وبدن ، تاثیر و تاثر متقابل آندو را انکار نمی کند و معتقد است که می بایست بین نفس و بدن ، تناسب و تعادل برقرار باشد . ارسطو ، با تمسک به اصل اصیل خود یعنی ماده و صورت نفس را صورت بدن میداند به طوریکه آندو ، ماهیت واحدی را تشکیل میدهند و تفکیک این دو مانند هر ماهیت مرکب از ماده و صورت ، تفکیکی اعتباری و ذهنی استنه خارجی و واقعی.از نظر ابن سینا بر خلاف ارسطو ، نفس ، جوهر کاملا مجرد و مفارق و بسیطی است که با حدوث بدن ، حادث شده و در بدن قرار می گیرد و این تعلق ، عرضی است نه ذاتی ، در عین حال نفس و بدن تاثیر و تاثر متقابل دارند . و اما نظر ملاصدرا در مورد ارتباط نفس و بدن ، ابتکاری است ؛ وی نفس را جسمانیه الحدوث میداند که با حرکت جوهری خود به مرحله تجرد عقلی نائل میشود .و عرفا ؛ از سخنان عرفا استنباط می شود که نسبت روح و بدن مانند نسبت خداوند و عالم است . همینطور از نظر عرفا روح از حیث جوهریت و تجرد ، با بدن مغایر است اما از جهت تدبیر و تصرف در بدن ، به آن تعلق دارد وحدت نیز که از حقایق الهی است در پوشش نفسی واحد و با ظهور در اجزاء بدن ، احکام وجوبی خود را که پیش از آن د رمتن تعینات امکانی مسترر مانده بود ، آشکار میکند .
|
کلیدواژه
|
نفس(روح )، بدن ( جسمانی ) ، ارتباط نفس و بدن ، حدوث یا قدم نفس، جوهریت و تجرد نفس.
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد فسا, ایران
|
|
|
|
|
|
|