|
|
فضیلت از دیدگاه ملاصدرا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بهارنژاد زکریا
|
منبع
|
خردنامه صدرا - 1392 - دوره : 19 - شماره : 2 - صفحه:23 -42
|
چکیده
|
بلحاظ تاریخی، نظریه فضیلت نسبت به دیگر نظریههای مطرح در باب اخلاق از سابقه بیشتری برخوردار است و در سیر تاریخی خود، دچار تغییرات و تحولاتی شده است. سوفسطاییان نخستین متفکرانی بودند که این اصطلاح را بکار بردهاند لیکن مقصود آنها از تحصیل فضیلت، فضیلت سیاسی بود. سپس سقراط آن را به حوزه اخلاق (فضایل نفسانی) وارد کرد و با معرفت یکسان انگاشت. در دوره بعد، ارسطو قلمرو آن را به فضایل عقلانی توسعه داد و عموم مشاییان نظر وی را با اندک تفاوتی پذیرفتند. ویژگی اصلی اخلاق مشاییـارسطویی درباره مسیله فضیلت، مبتنی بر انسانمحور بودن، تفکیک اخلاق از دیانت و محور قرار گرفتن ماهیت است. در این دیدگاه، فضیلت کیف نفسانی است که بر نفس عارض میگردد.تحولی که این نظریه در دیدگاه حکیم ملاصدرا پیدا کرده اینست که اولاً، آن را بر اساس خدامحوری قرار داده است، یعنی کسب فضیلت علاوه بر تبیین رابطه انسان با سیاست و حکومت و همنوعانش (رابطه انسان با انسان)، بیانگر رابطه عمیق انسان با خداست. کسب فضیلت ابزار و وسیله قرب به خدا و دست یافتن به سعادت ابدی است. فضیلت از دیدگاه ملاصدرا، اولاً یک حقیقت مشکک است که عالیترین مرتبه آن معرفت و ایمان به خداست. ثانیاً، فضیلت، ناظر به تبیین رابطه شریعت با سیاست است و از این طریق با دیانت ارتباط پیدا میکند و با دین رابطهیی تعاملی دارد. ثالثاً، نظریه ملاصدرا در باب فضیلت، مبتنی بر وجودشناسی است. از نظر او مفهوم فضیلت مانند مفاهیم سعادت، کمال و خیر، یک مفهوم وجودی است و در پرتو اصالت وجود قابل فهم و درک است.این مقاله ضمن بررسی انواع فضیلت، رابطه فضیلت با صفات خیر، سعادت و کمال، موانع نیل انسان به فضایل و کمالات و نیز تفاوت روش ملاصدرا با مشاییان در اینباره، به بررسی موضوع براساس دیدگاه ملاصدرا میپردازد.
|
کلیدواژه
|
فضیلت ,فطرت ثانی ,وجود شناسی ,حریت نفس ,کمال ,سعادت ,خیر ,virtue ,secondary primordial nature (fitrah) ,ontology ,freedom of the soul ,perfection ,happiness ,goodness
|
آدرس
|
دانشگاه شهید بهشتی, استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه شهید بهشتی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|